محمد ملکی اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب بود که با انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها، از این سمت برکنار شد.
نرگس محمدی، بر سر مزار او گفت که او به لقب “اولین رئیس دانشگاه تهران” هیچ اهمیتی نمیداد. او توضیح داد که آقای ملکی یک عمر برای آزادگی جنگید و باید او را “اولین مبارز علیه استبداد بعد انقلاب” خواند:
“دکتر ملکی در میان مردم زیست و در میان مردم مرد. ببینید چه کسانی بر سر مزار او گریه میکنند. مادر مصطفی کریمبیگی، مادر
دکتر محمد ملکی، نخستین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب، درگذشت.«عمار ملکی» فرزند دکتر ملکی با تایید این خبر در حساب کاربری توییتر خود نوشت: «چراغ خانه خاموش شد، حسرت دیدار ابدی گشت. هنوز سر از سوگ مادر برنداشته بودیم که پدرم، جان و جانان جدامانده من، درگذشت. مبارز خستگیناپذیر راه آزادی و یاور آزادیخواهان ایران به آرامش ابدی رسید.»عمار ملکی چندی قبل مادرش «قدسی میر معز» را نیز از دست داده بود.دکتر محمد ملکی در بیستم تیرماه ۱۳۱۲ در تهران به دنیا آمد و در تمام سالهای تحصیل و فعالیتهای خود به مبارزه مشغول بود.
دوران سرپرستی دانشگاه تهران توسط او تنها دورهای بود که به اصرار او به صورت شورایی متشکل از استادان، دانشجویان و کارمندان اداره میشد و این شوراها، خود رئیس دانشکده و در نهایت رئیس دانشگاه را تعیین میکردند.
محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران و از منتقدان سرسخت حکومت ایران، در ۸۷ سالگی درگذشت. او روی شانههای نرگس محمدی و شهناز اکملی فعالان حقوق بشر و شماری دیگر از دوستدارانش تشییع شد.
امروز چهارشنبه ۱۲ آذر، عمار ملکی، پسرش، خبر درگذشت او را اعلام کرد.
در تصاویری که منتشر شده نرگس محمدی که به تازگی از زندان آزاد شده، در مراسم تشییع زیر تابوت او را گرفته و فریاد “لا اله الى الله” سر میدهد و میگوید “درود بر مرد آزادیخواه ایران، مجاهد نستوه دکتر محمد ملکی” و دیگران شعارهای او را تکرار میکنند.
شهناز اکملی، مادر مصطفی کریمبیگی، از کشته شدگان اعتراضات ۱۳۸۸ هم در این مراسم حضور دارد و زیر تابوت را گرفته است.عبد الحمید معصومی یکی از منتقد ین در صفحه قیس بوکش نوشت : انا لله و انا الیه راجعون
درگذشت پیر آزادیخواهی، مبارز خستگی ناپذیر و دوست و همراهی صدیق “دکتر محمد ملکی”؛ که عمر شریف خود را جهت برقراری آزادی، دمکراسی و کرامت انسانی صرف کرد و در این راه مشقات بسیاری متحمل گردید ضایعهای بس عمق است.
درگذشت این اسطوره مقاومت، اعتدالطلبی و دمکراسیخواهی را به تمامی آزادیخواهان میهنمان؛ بخصوص فرزند برومند ایشان “دکتر عمار ملکی” تسلیت عرض کرده و برای آن عزیز علو درجات مسئلت داریم.
بطور قطع یاد و خاطره آن عزیز در حافظه تاریخی این مرز و بوم باقی خواهد ماند و الگویی برای مبارزان آزادی و دمکراسیخواهی قرار میگیرد.
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.sky.homeinteriorphotoframe

روحش شاد دکتر ملکی حرفش را به ما زد : میگیرد.
https://ataizizseler.com/2020/12/03/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%84%da%a9%db%8c/
#
برای اضافه
LikeLike
آن روزها که من و هزاران انسان مبارز و مجاهد و دگراندیش در زندانهای نظام ولایی شکنجه هایی از جمله قپانی شدن، کابل خوردن، لگد خوردن، سر به دیوار کوفتن، فحش شنیدن و ده ها شکنجه از این نوع را تحمل میکردیم، صدای کسی از آنها که بعدا مدعی اصلاحطلبی شدند درنیامد و همانها هستند که هنوز هم وقوع شکنجه در چهل سال نظام ولایی را منکر میشوند!
چهل سال می گذرد از روزهایی که مردم خسته از رنج تحمل قرنها استبداد و وابستگی به پا خاستند تا ریشه های ظلم و بی عدالتی هزاران ساله را بخشکانند و برای ایران و ایرانی طرحی نو دراندازند.
مردان و زنانی که زخم و داغ شکنجه های ساواک نظام سلطنتی را بر تن داشتند، با امید به فردائی که از خشونت و حذف خبری نباشد، در دل می پنداشتند که با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی و رفتن شاه و آمدن خمینی، «دیو» بیرون خواهد رفت و «فرشته» جای او خواهد نشست. اما هنوز خون مردان و زنانی که به پای انقلاب ریخته شد خشک نشده بود که رویاها فرو ریخت و استبداد سلطنتی تبدیل به خشن ترین استبداد دینی شد؛ در این میان من و امثال من که خود هیمه آور این آتش برافروخته بودیم، سرگردان و درمانده میاندیشیدیم که چرا جلادانی را که به کسوت نجات دهنده درآمده بودند، پیش از آنکه جلادی کنند، نشناختیم!
باید این آتش دامانمان را میگرفت تا درسی باشد و عبرتی برای آیندگان. چنین شد و سوختیم و باید می سوختیم؛ این یادداشت گوشه ی کوچکی است از آن دریای آتش و خون که هزاران هزار زن و مرد در آن افتادند و نابود شدند، و در این میان، چه نصیب ما مدعیان روشنفکری شد؟
یادش گرامی
#محمد_ملکی #دکتر_محمد_ملکی
https://ataizizseler.com/2020/12/03/%d8%af%da%a9%d8%aa%d8%b1-%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d9%84%da%a9%db%8c/
#
LikeLike