قتل مشکوک سپهبد خادمی’ نخستین مدیر هما، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب ایران
- پژمان اکبرزاده
- روزنامه نگار
۱۶ آبان ۱۳۹۷ – ۷ نوامبر ۲۰۱۸

هواپیمایی ملی ایران در دهه ۱۹۷۰ عنوان “رو به رشدترین” را در میان شرکتهای هواپیمایی جهان به خود اختصاص داده بود. “هما” به نوشته دانشنامه ایرانیکا، پس از شرکت ملی نفت، پردرآمدترین شرکت در ایران بود و همچنین از سوی “بنیاد ایمنی پرواز” به عنوان یکی از امنترین خطوط هوایی دنیا شناخته شده بود. این دستاوردها با نام سپهبد علیمحمد خادمی (۱۲۹۲-۱۳۵۷) پیوند خورده بود که شانزده سال مدیریت هواپیمایی ملی ایران را به عهده داشت. خدمت او چند ماه پیش از وقوع انقلاب اسلامی با یک استعفای ناگهانی پایان یافت.
سپهبد خادمی چهل سال پیش در شانزدهم آبان در خانهاش در تهران کشته شد. علیرغم شهادت همسر و سربازانی که در خانه او کار میکردند، رسانههای زیرنظر دولت، قتل او را “خودکشی” خواندند، ولی همزمان چندین رسانه بینالمللی مانند نیویورک تایمز، خبر “قتل” وی را منتشر کردند. سپهبد خادمی در میان بهاییان ایرانی بالاترین مقام مدیریت در یک نهاد دولتی را به عهده داشت. گرایش مذهبی او نیز که بر کسی پنهان نبود، سرسختانه مورد مخالفت گروهی از روحانیون مسلمان بود.
قتلی که فراموش شد
از کشته شدن علیمحمد خادمی و اینکه چه کسی مسئول آن بوده دیگر به ندرت سخنی به میان میآید. تنها چند ماه پس از کشته شدن او انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد و تعداد زیادی از مقامهای حکومت گذشته به جوخههای اعدام سپرده شدند. به نظر میرسد گستردگی کشتارها و فضای متشنج کشور، آنچه بر سر مدیر “هما” آمده بود را به سرعت از یادها برد.
سیروس علایی، استاد پیشین دانشگاه تهران و از دوستان سپهبد خادمی، چندین سال را صرف بررسی اسناد مربوط به این قتل کرده است. او برای نخستین بار در بهار ۲۰۱۵ با همکاری خانواده خادمی مجموعهای از مدارک فرمانداری نظامی تهران را در نشریه “ایراننامه” منتشر
کرد
.آگهی…..
در یکی از این مدارک ثبت شده که سه پوکه فشنگ در کنار پیکر خادمی یافت شده است. بر پایه این مدارک و به گزارش افسری که محل حادثه را بازرسی کرده بود، سپهبد خادمی توسط “یک گروه حداقل سه نفری ترور شده” و پزشکی قانونی نیز “کشته شدن” او را با اصابت گلوله از پشت سر تایید کرده است. نام سه تن از اعضای “کمیته مشترک ضد خرابکاری” نیز در مدارک آمده که یکی از آنها در فرمانداری نظامی تهران توسط بهیه مؤید به عنوان شلیک کننده به همسرش، سپهبد خادمی شناسایی شد.
بیشتر بخوانید:
- حکایت روزی که امیرعباس هویدا تیرباران شد
- نخست وزیر پادشاه؛ بدترین زمان ملاقات با سرنوشت
- کالبد شکافی مرده آزاری در ایران معاصر، از باب تا خاوران
- آمریکا ایران ایر را تحریم کرد
- چگونه توان رزمی نیروی هوایی ایران پس از انقلاب تضعیف شد؟
علیرغم شناسایی و دستگیری این افراد توسط فرمانداری نظامی، هیچیک از آنها محاکمه و مجازات نشدند. سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) کمی بعد، بهیه مؤید را حدود یک ماه بازداشت کرد تا وی اعلام کند همسرش خودکشی کرده است. او تسلیم این خواسته نشد.
سیروس علایی میگوید: “دستگاههای حکومتی در آن روزها چنان دستپاچه بودند که به هر کاری برای آرام کردن فضا دست میزدند. کشتن سپهبد خادمی – به عنوان یکی از سرشناسترین شخصیتهای بهایی – یکی از همین اقدامات بود که نه تنها کمکی به آرامکردن فضا نکرد، بلکه برخشم مردم و همچنین جَریتر شدن روحانیون افزود”.
علیمحمد خادمی در میان “ایرانیان نامدار”
در کتاب “ایرانیان نامدار” نوشته عباس میلانی (چاپ ۲۰۰۸) مقاله ویژهای درباره سپهبد خادمی چاپ شده است. در این کتاب آمده: “خادمی در تهران پس از پایان تحصیل در دانشکده افسری و آموزشگاه خلبانی نیروی هوایی، به دانشکده نیروی هوایی بریتانیا راه یافت و نخستین شهروند ایرانی بود که موفق به دریافت گواهینامه خلبانی بازرگانی شد”. آقای میلانی کارنامه سپهبد خادمی را یک نمونه مثالزدنی در تاریخ معاصر ایران میداند که نشان میدهد جرات و صداقت، همراه با سیاست شایسته سالاری، چگونه میتواند در جامعه تاثیرگذار باشد.
عباس میلانی در چهلمین سالگرد کشته شدن سپهبد خادمی میگوید: “هیچ سند دقیقی ندیده که دستگاه امنیتی شاه در کشتن خادمی نقش داشته باشد.” او میافزاید: “به نظر من شواهد اینگونه نشان میدهند که نیروهای مذهبی در این جریان نقش داشتند ولی در نهایت کوشیدند کاسه کوزهها را بر سر ساواک بشکنند. خادمی بدون داشتن شبکهای در داخل حکومت، هواپیمایی ملی ایران را از هیچ به بالاترین موقعیت رسانده بود. این عملکرد خاری بود در چشم کسانی که نمیتوانستند این موفقیت را ببینند و امروزه حتی از تحصیل بهاییان در ایران جلوگیری میکنند.”
مدیر برنامه مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد میافزاید: “در رابطه با سپهبد خادمی، حتی منتقدانش به او انگ فساد مالی نمیزنند. در دوران مدیریت، خادمی تمام تلاش خود را به کار بست تا ایران ایر را از وابستگی به خلبانهای خارجی رها سازد و همچنین قوانین شدید او برای استخدام خلبانان زُبده و همچنین جلوگیری از تاخیر پروازها – حتی برای مقامهای عالیرتبه – زبانزد بود.”

اختلاف نظر در هویت شلیک کنندگان
رسانههای زمان شاه دلیل کشته شدن سپهبد خادمی را یکصدا “خودکشی” اعلام کردند. عباس میلانی دلیل این موضوع را ناروشن ولی تا حدی متأثر از فضای بحرانزده ایران در آن روزها میداند. او میگوید: “اکنون کاملاً روشن شده که نیروهای مذهبی در آتش زدن سینما رکس هم نقش داشتند ولی همان زمان وقتی داریوش همایون این موضوع را اعلام کرد هیچکس آنرا باور نکرد. در رابطه با قتل سپهبد خادمی نیز همینگونه بود. رژیم شاه اعتبار خود را از دست داده بود و هر چه میگفت علیه خودش به کار برده میشد.”
سیروس علایی اما نقش نیروهای مذهبی را به کلی مردود میداند و معتقد است با توجه به اسناد، نقش “کمیته ضدخرابکاری” در این بین روشن است. آقای علایی در عین حال پافشاری میکند که محمدرضا شاه از عملکرد کمیته ضد خرابکاری بیخبر بوده و کمیته نیز که در آن زمان قدرت فوقالعادهای پیدا کرده بود با اعمال نفوذ مانع از پیگیری فرمانداری نظامی تهران برای مجازات عاملان شد.
دوران مدیریت در هما و یاتا
سپهبد خادمی پس از پایان تحصیل در ایران، بریتانیا و سالها همکاری با نیروی هوایی ایران، آموختن را همچنان ادامه داد. او در سال ۱۳۳۶ از کالج جنگی نیروی هوایی آمریکا در آلاباما فارغ التحصیل شد و از ۱۳۳۷ به مدت چهار سال رییس ستاد نیروی هوایی ایران بود. خادمی از سال ۱۳۴۱ به مدیریت شرکت نوبنیاد “ایران ایر” منصوب شد. کمی پس از آن، یک دوره عالی مدیریت حمل و نقل هوایی را نیز در دانشگاه آمریکایی واشینگتن به پایان برد.
عباس عطروش در کتاب “تاریخچه هواپیمایی بازرگانی در ایران” اشاره میکند، ایران ایر در آن زمان سیزده هواپیمای کوچک و حدود هفتصد و پنجاه کارمند داشت. این رقم در سال ۱۳۵۷ به سی و هفت بویینگ و بیش از دوازده هزار و هشتصد کارمند رسید.
در کنار گسترش “هما”، ایران در سال ۱۹۷۰ – برای نخستینبار در آسیا – میزبان نشست “انجمن جهانی حمل و نقل هوایی” (یاتا) شد. در همان سال سپهبد خادمی برای یک سال ریاست این انجمن را در دست گرفت. او نخستین آسیایی بود که به این به موقعیت رسید.
مهمترین خبرها
- نماینده ارشد روسیه در مذاکرات احیای برجام: تا فردا احتمالا خبر مهمی منتشر میشود۲ ساعت پیش
- زندهرئیس اتاق بازرگانی تبریز میگوید نزدیک به ۱۲ هزار سرمایهگذار ایرانی به ترکیه رفتهاند
- درگیریهای غزه – اسرائیل؛ با وجود درخواستها برای آتشبس حملات هوایی ادامه دارد۹ ساعت پیش
گزارش و تحلیل
بیش از یک و نیم میلیارد گنجشک در جهان وجود دارد۶ ساعت پیش
زک ایستر؛ جوانی که مغزش را اهدا کرد تا دیگران دچار سرنوشت او نشوند۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۷ مه ۲۰۲۱
‘ساعات کار طولانی باعث مرگ ۷۴۵ هزار نفر در سال میشود’۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۷ مه ۲۰۲۱
هشدار مدیر بنز درباره خطر تولید ماشینهای الکتریکی۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۶ مه ۲۰۲۱
دختر دانشجویی که در مقابل هیتلر ایستاد و الهام بخش آلمانها شد۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۶ مه ۲۰۲۱
قهرمانی لسترسیتی؛ آنچه کسپر اشمایکل از پدرش و سایر غولهای منچستریونایتد یاد گرفت۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۶ مه ۲۰۲۱
انتخابات ایران؛ ورود به دور جدیدی از چالش با آمریکا و غرب یا ظهور یک شگفتی دیگر؟۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۶ مه ۲۰۲۱
بیطرفی ناظران انتخابات با رئیسی و لاریجانی ممکن است؟۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۵ مه ۲۰۲۱
‘ناشنوایی مانع پیشرفت من نشد’۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ – ۱۵ مه ۲۰۲۱
مونا خادمی: «فکر می کنم دولت شریف امامی بود. حکومت نظامی در ایران شروع شده بود. آن دو ماه هرکس که به ایشان گفت از ایران خارج شوید ایشان گفتند من کاری نکرده ام که خارج شوم و در ایران می مانم تا اوضاع درست شود. روز هفت نوامبر ۱۹۷۸ (شانزده آبان ۱۳۵۷) چند نفر به خانه ما در تهران آمدند. شاید به دلیل دستگیری ایشان بوده. شاید هم قصد کشتن ایشان را داشتند. در خانه ما در جلوی چشم مادر ما و دو گماشته ارتشی که در خانه ما کار می کردند و یک مهمانی که در خانه ما بود، پدر ما را کشتند. دکتر گفته بود تیر از پشت سر خورده و ایشان فوت کردند. بعد از آن در روزنامه ها چاپ شد که تیمسار خادمی خودکشی کرد. تمام روزنامه های ایران این را نوشتند. بعضی روزنامه های خارج گفتند که دولت می گوید تیمسار خادمی خودکشی کردند و خانواده می گوید که نکردند. مادر ما را دستگیر کردند بردند زندان و گفتند تنها شما لازم است یک کاغذ امضا کنید که در آن کاغذ می گفت تیمسار خادمی خودکشی کردند. مادر ما به این دروغ رضایت نداد. ایشان دو ماه در زندان بودند».
طبق اسناد رسمی نظام سابق که برای اولین بار به طور کامل در بهار امسال در مقاله تحقیقی سیروس علایی در فصلنامه ایران نامه چاپ تورونتو منتشر شد بهیه خادمی همسر سپهبد خادمی در همان روزهای انقلاب دو نفر را که مطابق اسناد امضا شده در برابر شاهدان متعدد مامور کمیته مشترک ضد خرابکاری، نهاد مرتبط با ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) وقت بودند به عنوان ضارب شناسایی کرده بود.
مونا خادمی: «هفت هشت نفر را ردیف کردند آنجا و می پرسند کدام یکی از اینها بوده. مادر من آن دو نفری که خانه ما آمدند شناسایی می کند. اسم هایشان هم در آن مدارک هست. مادر ما گفتند بعدش آنها را دیدند».
حادثه مربوط به همان روزهایی است که حکومت سابق در پی اوج گرفتن اعتراض گسترده عمومی ضد سلطنتی، شمار قابل توجهی از بالاترین مقامهای سابق مانند امیرعباس هویدا، نخست وزیر پیشین، ارتشبد نعمت الله نصیری رییس سابق ساواک و داریوش همایون وزیرپیشین اطلاعات و جهانگردی را با وعده محاکمه آنها بازداشت کرد.
https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j.
LikeLike