در گذشته برای کسب درآمد کار در بیرون از منزل مرسوم بوده و اشتغال در منزل تعریف به خصوصی نداشت. اما اخیرا و به خصوص در چند سال گذشته با افزایش چشمگیر فضای اینترنت و در طبع آن کسبوکارهای اینترنتی، مشاغل خانگی از جمله فریلنسینگ مطرح شد. به عبارتی امروزه بیشتر افراد دوست دارند در خانه مشغول به کار شوند و از درون خانه پول مناسبی کسب کنند. از اینرو فریلنسری برای عدهای افراد به یک شغل دائمی با درآمد نسبتا خوب تبدیل شده است. شغلهای فریلنسری نیاز به معرف حضوری ندارند و کسانی که مهارت کافی را در زمینه فعالیت خود داشته باشند بدون شک خواهند توانست در این زمینه موفق شوند و درآمد خوبی را کسب کنند. در ادامه لیستی از بهترین سایت های فریلنسری خارجی و ایرانی را برای شما فراهم اوردهایم تا در مورد درامدزایی از سایت فریلنسر و سایت فریلنسری آگاه شوید. پس همراه ما باشید. پخشکننده صوت
شاید این روزها کلمه فریلنسر زیاد به گشوتان خورده باشد اما آیا میدانید فرلنسر کیست و چه کارهایی را باید انجام دهد تا به درآمد برسد؟ فریلنسر در واقع شخصی است که بر اساس مهارتهای خود به صورت فردی پروژه دریافت و کسب درآمد میکند. در واقع Freelancer بدون محدودیت در زمان و مکانهای اداری فعالیت میکند و فقط باید پروژه تعریف شده را در زمان مشخص تحویل دهد.
گذشته آن چنان شرایط برای کسب درآمد فریلنسرها مناسب نبود و بعضا سختیهای زیادی برای یافتن کار و دریافت درآمد وجود داشت؛ ولی با استقبال بسیار زیاد افراد، رفته رفته وبسایت های فریلنسری با قوانین مناسبی تشکیل شد که تحولی را در حوزه فریلنسری به وجود آورد. در واقع وجود سایت فریلنسری متنوع باعث شده این شغل امروزه در بین افراد رواج پیدا کند و به عنوان شغل اصلی و یا شغل دوم افراد باشد.
درآمد فریلنسری چقدر است؟
شاید برای شما مهم باشد که بدانید درآمد از فریلنسری چقدر است. بهتر است بدانید که کسب درآمد از طریق فریلنسری یک معجزه نبوده و افراد با توجه به تلاش و مهارت خود به درآمد میرسند. در نظر داشته باشید که اگر تمایل به دریافت حقوقی ثابت و مزایای یک شرکت مانند بیمه و… را دارید، نیاز است تا بیشتر موضوع کسب درآمد از طریق فریلنسری را بررسی کنید. البته شاید در همین مسیر شرکتهایی شما را از مزایای خود بهره مند کنند؛ ولی بسیار معدود است.
درآمد در فریلنسری با توجه به نوع مهارت، سایت فریلنسری، پروژه و … متفاوت است و بازه درآمدی بسیار گستردهای را شامل میشود. بعضا افراد به صورت گروهی دست به انجام پروژههای فریلنسری میزنند که باز هم در میزان درآمد تاثیرگذار خواهد بود.
مزایای فریلنسینگ برای یک فریلنسر
جدا از این که فریلنسری کارهایی که تخصص دارید را در محیط خانه برای شما فراهم میکند مزایای دیگری به همراه دارد که عبارت اند از:
صاحب به اختیارید و در صورت نیاز میتوانید پروژه دریافت کنید
نیاز به اخذ مکان یا دفتری برای ارائه خدمات خود ندارید
میتوانید پروژه مناسب خود را از بین پیشنهادات انتخاب کنید
کار کردن در هر زمان و مکان دلخواه
بر اساس کیفیت کارتان، درآمد شما نیز افزایش مییابد
معایب فریلنسینگ برای یک فریلنسر
حالا که با مزایای فریلنسری آشنا شدید بهتر است بدانید که این حرفه معایب مخصوص به خود را دارد که این معایب عبارت اند از:
همه کارها را باید خودتان به تنهایی انجام دهید. مثل حسابداری، بازاریابی، ارتباط با مشتری و…
باید صبر زیادی داشته باشید تا بتوانید در این حوزه به درآمد خوبی برسید
ممکن است در زمانهایی با کمبود پروژه روبهرو شوید و بر عکس، در زمانهایی با پروژههای زیادی برخورد کنید؛ در هر دو حالت باید خود را آماده کنید
تا زمانی که پروژهها را با کیفیت مناسب انجام دهید قادر به کسب درآمد هستید و زمانی برای بازنشتگی در این زمینه در نظر گرفته نشده است. مگر اینکه مستقلا اقدام به بیمه خود کنید.
مزایای استفاده از سایت های فریلنسری برای یک کارفرما
سایت های فریلنسری به کارفرمایان این امکان را میدهند که از میان هزاران فرد متخصص در یک حوزه خاص بتوانند پروژه خود را با قیمتی مشخص به فرد مورد نظر تحویل دهند
کارفرما نیاز ندارد تا برای انجام یک یا چند پروژه، کارمند استخدام کند و میتواند با برون سپاری پروژه، کار را به فریلنسرها بسپارد
به دلیل محیط رقابتی که در سایت های فریلنسری وجود دارد، کارفرمایان میتوانند با قیمتی مناسبتر پروژههای خود را تحویل دهند. (البته در صورت کاهش بیش از حد قیمت افراد مجرب به انجام پروژه شما ترغیب نخواهند شد)
کارفرمایان میتوانند از میان فریلنسرها، کارمندان مناسبی را انتخاب کنند و آنها را از مزایای آن شغل مطلع کنند.
معایب فریلنسینگ برای یک کارفرما
پیدا کردن فریلنسری متعهد و مجرب از میان فریلنسران، کار دشوار و بعضا ریسکپذیر است
بروز مشکلات، در صورت دقت نکردن در تنظیم قرارداد بین فریلنسر و کارفرما
سایت های فریلنسری ایرانی
اکنون که ميدانید فریلنسر کیست و با مزایا و معایب این کار آشنا شدید. بهتر است در صورت تصمیمگیری برای فعالیت در حوزه فریلنسینگ با سایتهای داخلی و خارجی فریلنسری هم آشنا شوید. در ادامه سایتهای ایرانی فریلنسر را معرفی میکنیم.
۱- پل دیزاینرز
سایت فریلنسر پل دیزاینرز , یکی از برترین سایت های فریلنسینگ است که فقط در حوزه ی هنر و طراحی فعالیت میکند. پل دیزاینرز، حامی اصلی طراحان و هنرمندان خواهد بود. اگر شما در زمینه های مهندسی معماری، دکوراسیون، گرافیک، نقاشی و طراحی چهره، طراحی لباس و… فعالیت میکنید حتما باید در این سایت ثبت نام کنید و با دریافت پروژه فریلنسری درآمد خودتان را افزایش دهید.
در این وب سایت طراحان تمامی تعرفه ها را در قالب پکیج هایی مشخص کرده اند و کارفرماها نیازی به بیرون سپاری پروژه ندارند و می توانند با مشاهده و بررسی رزومه و تعرفه های طراحان، سفارش خود را ثبت کنند. پروفایل فریلنس ها در این وب سایت بسیار کامل است و طراحان می توانند پکیج های متفاوتی را برای کارفرماها پیشنهاد دهند.
سایت poldesigners با شعار رابط طراح و کارفرما فعالیت خود را آغاز کرده است و توانسته گامی مثبت در جهت کارآفرینی طراحان و هنرمندان بردارد. این وب سایت به دو زبان فارسی و انگلیسی در دسترس کاربران سراسر جهان است.
ویژگی های پل دیزاینرز:
سیستم پرداخت امن
تضمین کیفیت پروژه
بررسی پروسه طراحی توسط پشتیبانی سایت
در دسترس بودن به دو زبان فارسی و انگلیسی
درآمد ارزی برای فریلنس ها
پشتیبانی 24 ساعته
عدم نیاز به برون سپاری پروژه ها توسط کارفرما
ساخت پروفایل به هر دو زبان فارسی و انگلیسی برای فریلنسرها
در گذشته برای کسب درآمد کار در بیرون از منزل مرسوم بوده و اشتغال در منزل تعریف به خصوصی نداشت. اما اخیرا و به خصوص در چند سال گذشته با افزایش چشمگیر فضای اینترنت و در طبع آن کسبوکارهای اینترنتی، مشاغل خانگی از جمله فریلنسینگ مطرح شد. به عبارتی امروزه بیشتر افراد دوست دارند در خانه مشغول به کار شوند و از درون خانه پول مناسبی کسب کنند. از اینرو فریلنسری برای عدهای افراد به یک شغل دائمی با درآمد نسبتا خوب تبدیل شده است. شغلهای فریلنسری نیاز به معرف حضوری ندارند و کسانی که مهارت کافی را در زمینه فعالیت خود داشته باشند بدون شک خواهند توانست در این زمینه موفق شوند و درآمد خوبی را کسب کنند. در ادامه لیستی از بهترین سایت های فریلنسری خارجی و ایرانی را برای شما فراهم اوردهایم تا در مورد درامدزایی از سایت فریلنسر و سایت فریلنسری آگاه شوید. پس همراه ما باشید. پخشکننده صوت
شاید این روزها کلمه فریلنسر زیاد به گشوتان خورده باشد اما آیا میدانید فرلنسر کیست و چه کارهایی را باید انجام دهد تا به درآمد برسد؟ فریلنسر در واقع شخصی است که بر اساس مهارتهای خود به صورت فردی پروژه دریافت و کسب درآمد میکند. در واقع Freelancer بدون محدودیت در زمان و مکانهای اداری فعالیت میکند و فقط باید پروژه تعریف شده را در زمان مشخص تحویل دهد.
گذشته آن چنان شرایط برای کسب درآمد فریلنسرها مناسب نبود و بعضا سختیهای زیادی برای یافتن کار و دریافت درآمد وجود داشت؛ ولی با استقبال بسیار زیاد افراد، رفته رفته وبسایت های فریلنسری با قوانین مناسبی تشکیل شد که تحولی را در حوزه فریلنسری به وجود آورد. در واقع وجود سایت فریلنسری متنوع باعث شده این شغل امروزه در بین افراد رواج پیدا کند و به عنوان شغل اصلی و یا شغل دوم افراد باشد.
درآمد فریلنسری چقدر است؟
شاید برای شما مهم باشد که بدانید درآمد از فریلنسری چقدر است. بهتر است بدانید که کسب درآمد از طریق فریلنسری یک معجزه نبوده و افراد با توجه به تلاش و مهارت خود به درآمد میرسند. در نظر داشته باشید که اگر تمایل به دریافت حقوقی ثابت و مزایای یک شرکت مانند بیمه و… را دارید، نیاز است تا بیشتر موضوع کسب درآمد از طریق فریلنسری را بررسی کنید. البته شاید در همین مسیر شرکتهایی شما را از مزایای خود بهره مند کنند؛ ولی بسیار معدود است.
درآمد در فریلنسری با توجه به نوع مهارت، سایت فریلنسری، پروژه و … متفاوت است و بازه درآمدی بسیار گستردهای را شامل میشود. بعضا افراد به صورت گروهی دست به انجام پروژههای فریلنسری میزنند که باز هم در میزان درآمد تاثیرگذار خواهد بود.
مزایای فریلنسینگ برای یک فریلنسر
جدا از این که فریلنسری کارهایی که تخصص دارید را در محیط خانه برای شما فراهم میکند مزایای دیگری به همراه دارد که عبارت اند از:
صاحب به اختیارید و در صورت نیاز میتوانید پروژه دریافت کنید
نیاز به اخذ مکان یا دفتری برای ارائه خدمات خود ندارید
میتوانید پروژه مناسب خود را از بین پیشنهادات انتخاب کنید
کار کردن در هر زمان و مکان دلخواه
بر اساس کیفیت کارتان، درآمد شما نیز افزایش مییابد
معایب فریلنسینگ برای یک فریلنسر
حالا که با مزایای فریلنسری آشنا شدید بهتر است بدانید که این حرفه معایب مخصوص به خود را دارد که این معایب عبارت اند از:
همه کارها را باید خودتان به تنهایی انجام دهید. مثل حسابداری، بازاریابی، ارتباط با مشتری و…
باید صبر زیادی داشته باشید تا بتوانید در این حوزه به درآمد خوبی برسید
ممکن است در زمانهایی با کمبود پروژه روبهرو شوید و بر عکس، در زمانهایی با پروژههای زیادی برخورد کنید؛ در هر دو حالت باید خود را آماده کنید
تا زمانی که پروژهها را با کیفیت مناسب انجام دهید قادر به کسب درآمد هستید و زمانی برای بازنشتگی در این زمینه در نظر گرفته نشده است. مگر اینکه مستقلا اقدام به بیمه خود کنید.
مزایای استفاده از سایت های فریلنسری برای یک کارفرما
سایت های فریلنسری به کارفرمایان این امکان را میدهند که از میان هزاران فرد متخصص در یک حوزه خاص بتوانند پروژه خود را با قیمتی مشخص به فرد مورد نظر تحویل دهند
کارفرما نیاز ندارد تا برای انجام یک یا چند پروژه، کارمند استخدام کند و میتواند با برون سپاری پروژه، کار را به فریلنسرها بسپارد
به دلیل محیط رقابتی که در سایت های فریلنسری وجود دارد، کارفرمایان میتوانند با قیمتی مناسبتر پروژههای خود را تحویل دهند. (البته در صورت کاهش بیش از حد قیمت افراد مجرب به انجام پروژه شما ترغیب نخواهند شد)
کارفرمایان میتوانند از میان فریلنسرها، کارمندان مناسبی را انتخاب کنند و آنها را از مزایای آن شغل مطلع کنند.
معایب فریلنسینگ برای یک کارفرما
پیدا کردن فریلنسری متعهد و مجرب از میان فریلنسران، کار دشوار و بعضا ریسکپذیر است
بروز مشکلات، در صورت دقت نکردن در تنظیم قرارداد بین فریلنسر و کارفرما
سایت های فریلنسری ایرانی
اکنون که ميدانید فریلنسر کیست و با مزایا و معایب این کار آشنا شدید. بهتر است در صورت تصمیمگیری برای فعالیت در حوزه فریلنسینگ با سایتهای داخلی و خارجی فریلنسری هم آشنا شوید. در ادامه سایتهای ایرانی فریلنسر را معرفی میکنیم.
۱- پل دیزاینرز
سایت فریلنسر پل دیزاینرز , یکی از برترین سایت های فریلنسینگ است که فقط در حوزه ی هنر و طراحی فعالیت میکند. پل دیزاینرز، حامی اصلی طراحان و هنرمندان خواهد بود. اگر شما در زمینه های مهندسی معماری، دکوراسیون، گرافیک، نقاشی و طراحی چهره، طراحی لباس و… فعالیت میکنید حتما باید در این سایت ثبت نام کنید و با دریافت پروژه فریلنسری درآمد خودتان را افزایش دهید.
در این وب سایت طراحان تمامی تعرفه ها را در قالب پکیج هایی مشخص کرده اند و کارفرماها نیازی به بیرون سپاری پروژه ندارند و می توانند با مشاهده و بررسی رزومه و تعرفه های طراحان، سفارش خود را ثبت کنند. پروفایل فریلنس ها در این وب سایت بسیار کامل است و طراحان می توانند پکیج های متفاوتی را برای کارفرماها پیشنهاد دهند.
سایت poldesigners با شعار رابط طراح و کارفرما فعالیت خود را آغاز کرده است و توانسته گامی مثبت در جهت کارآفرینی طراحان و هنرمندان بردارد. این وب سایت به دو زبان فارسی و انگلیسی در دسترس کاربران سراسر جهان است.
ویژگی های پل دیزاینرز:
سیستم پرداخت امن
تضمین کیفیت پروژه
بررسی پروسه طراحی توسط پشتیبانی سایت
در دسترس بودن به دو زبان فارسی و انگلیسی
درآمد ارزی برای فریلنس ها
پشتیبانی 24 ساعته
عدم نیاز به برون سپاری پروژه ها توسط کارفرما
ساخت پروفایل به هر دو زبان فارسی و انگلیسی برای فریلنسرها
یکی از واحدهای پلمب شده به حکم قضایی در استان خوزستان
یکی در بازداشت موقت٬ دیگری در حال گذراندن محکومیت و برخی دیگر نیز در انتظار دادگاه و صدور حکم؛ جوانترها محروم از تحصیل و مسنترها در راهروهای ادارات دولتی در تلاش برای فک پلمب محل کسب و کارشان.
این شرایطی است که شهروندان بهایی در ایران دهههاست به طور روزمره آن را زندگی میکنند.
در تازهترین اقدام نهادهای امنیتی و قوه قضاییه ایران، مغازه بهاییان را در شهرهای اهواز٬ آبادان، خرمشهر و چند شهر دیگر پلمب کردند.
این صدای یک بهایی ست که با نام مستعار سروش با رادیوفردا گفتگو کرده است:
«سال پیش مغازه تمام بهایی های اهواز را به مدت تقریبا سه ماه، سه ماه و خردهای پلمب کردند، و دلیلش این است که ما تعطیلات امری و عیدهایی که داریم، آن روز را کار نمی کنیم و مغازههایمان را میبندیم و اینها به این دلیل که ما مغازهمان را بستیم، آن را پلمب کردند و گفتند که شما حق ندارید مغازهتان را ببندید و مغازه شما باید در تعطیلات امریتان باز باشد. بعد از حدود سه ماه، سه ماه و خردهای مغازه را باز کردند. امسال هم دقیقاً در همان زمانی که اعیاد امری ما بوده ما مغازه را بستیم و آن روز نرفتیم سر کار و اینها باز آمدند و مغازه را پلمب کردند و تا الان هم هر چه میرویم دادگاه، اصلا جواب درستی نمیدهند، به ما نمیگویند به دستور کی بوده و به چه دلیلی بوده است. یک بار میگویند مسئولش نیست بروید فردا بیایید. یکبار میگویند منشیاش نیست یا منشی جواب نمیدهد… این طوری دارند ما را میدوانند و اذیت میکنند.»
حکم قضایی برای پلمب یکی از مغازهها در خوزستان
موضوع پلمب محل کسب و کار بهاییان موضوعی است که دستیار ویژه رییس جمهور ایران در امورحقوق شهروندی، یک سال پیش وعده پیگیری آن را داده بود. شهیندخت مولاوردی آذرماه ۹۶ گفت: «دراین باره استعلامهایی از معاون حقوقی رییس جمهور شده و این بحث را از طریق حقوقی پیش میبریم تا راهکاری برای آن بیابیم».
از این سخنان خانم مولاوردی حدود یک سال میگذرد اما پلمب محل کسب و کار بهاییان همچنان ادامه دارد و تغییری در این وضعیت رخ نداده است.
ورقا، شهروند دیگری که مغازهاش به تازگی پلمبشده، در این باره میگوید:
«دلیلی که قوه قضائیه یا معاون دادستان اعلام کرده، این است که ما در تعطیلات دینی خودمان که ۹ روز در طی سال است، و حکم دینی داریم که تعطیل کنیم و کار کردن برای ما حرام است، فروشگاههایمان را تعطیل می کنیم. از این ۹ روز، چند روزش در تعطیلات ملی ادغام شده است، مثل تعطیلات نوروز، و سه، چهار روزش که در طی سال ما معمولا فروشگاه را تعطیل میکنیم. اینها به این قضیه به حکم تبلیغ نگاه میکنند. در صورتی که ما در روزهایی که تعطیل میکنیم، یا فرایض یومیهمان را انجام میدهیم، دعا میکنیم، یا کارهای خانوادگیمان را انجام میدهیم، خیلیهایمان مسافرت می رویم، مثل یک روز تعطیل معمول که بقیه میتوانند داشته باشند. ما به ارگانهای ذیربط مراجعه کردیم، هیچ کدام تا این لحظه جوابی ندادهاند. در شهرهای مختلف هم که اطلاع داریم از وابستگان و دوستانمان که جاهای دیگر هستند و اتفاقات مشابه برایشان میافتد، یک سیستم خیلی خاصی است و تصمیم گیری به نظر مسئولین شهری بستگی دارد. همه چیز سلیقهای است. ما فروشگاههایی را در شهرهای دیگر سراغ داریم که الان دو سه سال است که تعطیل اند.»
بهاییان دهههاست که حق تصدی سمتهای دولتی را ندارند اما در موارد بسیاری از انجام کسب و کارهای خصوصی توسط آنان نیز جلوگیری میشود. اقدامی که جامعه جهانی بهایی آن را «آپارتاید اقتصادی» مینامد.
سیمین فهندژ سخنگوی جامعه جهانی بهایی در ژنو:
آپارتاید مفهومش جداسازی و تبعیض است، و اگر به تاریخ آزار و اذیت بهاییان در چهل سال گذشته نگاه کنیم، می بینیم که دولت ایران دقیقا همین کار را انجام داده و سعی کرده است آنها را از جامعه جدا بکند و در حقیقت آنها را از بین ببرد، و اینکه این تبعیضات با ادعاهای نمایندگان دولت ایران که در جوامع بینالمللی صحبت میکنند، کاملاً تناقض دارد. در چندسال گذشته هم که آقای روحانی سر کار آمده، اصلا این وضع تغییر نکرده و محرومیتهای اقتصادی علیه جامعه بهاییان در ایران حتی بیشتر هم شده است.»
همزمان با پلمب محل کسب و کار بهاییان٬ طی روزهای گذشته تعداد دیگری از بهاییان هم در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدند. در کرج٬ اصفهان و تبریز.
در این موارد نه نهاد بازداشتکننده معلوم است نه علت بازداشت. از وضعیت بازداشتشدگان هم خبر چندانی در دست نیست.
پیمان یکی از شهروندان بهایی که مادر، پدر و برادرش پیشتر بازداشت و به تحمل زندان محکوم شدهاند، از شرایط بازداشت و بازجوییها می گوید:
«زمانی که برادر و پدر بنده دستگیر شدند، مادر بنده برای گذراندن دو سال حکم زندانش قبلا دستگیر شده و در زندان بود، و تنها عضو خانواده که بیرون از زندان بود، بنده بودم. هیچ گونه تماسی با اعضای خانواده نداشتند. فقط یک تماس کوتاه شاید انجام شد از طرف پدر بنده، گفتند من در داخل دفتر اطلاعات در انفرادیام و حالم خوب است، در همین حد. نمیتوانستند هیچ گونه صحبتی بکنند. شکنجه جسمی نداشتند ولی شکنجه روحی بوده. برادرم که تعریف میکند بعضی از آسیبهای روحی و روانی به او وارد شده. مثلا ساعت سه شب برادرم را میآوردند، چشم بند به او میزدند و میبردندش در یک اتاق و میخواستند مجرمی را شناسایی کنند. خب ترس و رعب و وحشتی که بر او وارد میشده خیلی شدید بوده است. تمام بازجوییها با چشم بند بوده و رو به دیوار انجام شده است.»
علاوه بر اینها٬ طی ماههای اخیر شماری از جوانان بهایی از تحصیل در دانشگاه هم محروم شدهاند. برخی از آنان مشغول به تحصیل بودند یا در آستانه فارغالتحصیل شدن، و به طور ناگهانی از دانشگاه اخراج شدند. افرادی مانند شکیبتیموری، حنان حر،سها ایزدی، صدف وجدانی، آرش رضویان، سوگل ذبیحی، هومن ایمانی، شقایق شوقی و کیانا ثنایی.
مریم، نام مستعار یکی از این افراد است که در این باره به رادیوفردا میگوید:
«به من هیچ حکمی ندادند، و گفتند که من را منع تحصیل کردهاند و من هر چه از آنها درخواست کردم که حکم من را به من بدهید گفتند نه، و فقط سایت من را بستند. بعد از دو ترم اینها غیابا برای من حکم اخراج صادر میکنند، با تلفن من اخراج شدم. هر چه علت را خواستم، به من هیچ علتی را نگفتند و بعد از این که با جناب نوربخش در سازمان سنجش صحبت کردم، -که ایشان هیئت گزینش مرکزی هستند در سازمان سنجش، ایشان در اولین جمله گفت شما که خودتان میدانید، بهایی هستید و در ایران بهاییها حق تحصیل ندارند. و از تحصیل محروم شدم به علت این که متفاوت فکر میکردم. اینها به من گفتند بنویس مسلمان شدهای، و بنویس که تبری میکنی از بهاییت تا بتوانی برگردی دانشگاه و درس بخوانی. من گفتم که من در این بیست سال عقایدم این است و چرا باید عقایدم را به خاطر مدرک [تحصیلی] تغییر بدهم؟ گفتند این تنها راهی است که تو می توانی [به دانشگاه] برگردی.»
اما برخی دیگر از بهاییان فرصت ورود به دانشگاه را پیدا نمیکنند و در همان ابتدای ورود در مرحله کنکور از ادامه تحصیل آنان ممانعت به عمل میآید.
مرتضی اسماعیلپور فعال حقوق بشر که موضوع محرومیت از تحصیل بهاییان را پیگیری کرده میگوید این روند سالهاست که ادامه دارد:
«این که جمهوری اسلامی تلاش میکند که شهروندان بهایی را شناسایی کند و اجازه ندهد به دانشگاه وارد شوند بر اساس فتوای خامنه ای و همین طور شورای عالی انقلاب فرهنگی، این روندی است که هرساله انجام میشود و دانشجوها وقتی وارد سایت میشوند که نتیجه کنکورشان را چک کنند، با نقص در پرونده رو به رو میشوند و اشاره شده که با این نقص در پرونده، دانشجوها مراجعه میکنند به دفتر گزینش سازمان سنجش، و عمدتاً اجازه ورود به آن بخش را نمیدهند اما الان دانشجوهایی که مراجعه کردهاند با این پاسخ روبهرو شدهاند که صرفا به خاطر مذهب و دینشان از ادامه تحصیل محروم شدهاند. و نمیتوانند پیگیری کنند، چون در قوانین جمهوری اسلامی حق تحصیل در مقاطع عالی برای دانشجویان بهایی منع شده است. این دانشجویان شکایتهایی هم انجام دادهاند و راههای مختلفی را پیگیری کردهاند اما تا الان هیچ پاسخی نشنیدهاند.»
و تمام اینها در حالی است که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، اردیبهشت ماه در جلسه شورای روابط خارجی آمریکا در نیویورک گفت:
«بهایی بودن در ایران جرم نیست. ما بهایی بودن را به عنوان مذهب به رسمیت نمیشناسیم اما این یک عقیده است، مثل کسی که ممکن است به خدا باور نداشته باشد. ما او را به خاطر خداناباور بودنش به زندان نمی اندازیم.»
اظهاراتی که انتقاد گسترده مدافعان حقوق بشر و کاربران شبکههای اجتماعی را به دنبال داشت.
بازداشتها٬ محکومیتها و محرومیتهای پیروان آیین بهایی موضوعی است که طی سالهای اخیر در گزارشها و قطعنامههای سازمان ملل همواره از آن انتقاد شده است. گزارشها و قطعنامههایی که ایران آنها را «دروغ، مغرضانه و با اهداف سیاسی» توصیف میکند.
مهتاب وحیدی رادمهتاب وحیدیراد، از خردادماه سال ۱۳۸۹ به عنوان خبرنگار با رادیو فردا همکاری میکند. او علاوه بر کار تهیه خبر و گزارش، برنامه ملاقات و برنامه دریچه (مجله هفتگی حقوق بشر) را نیز تهیه و اجرا میکند و همچنین به طور روزانه خبرهای حقوق بشری ایران را در قالب صفحه دریچه در وبسایت رادیو فردا پوشش میدهد. دنبال کردن عضویت
یکی از انواع اختلالات روانی که شخصیت در آن دچار مشکل می شود، اختلالات شخصیت است. شاید مشکل بتوان شخصیت را تعریف کرد. می توان گفت شخصیت به الگوی کلی رفتار، ارتباط، باورها، عملکرد و غیره گفته می شود.
در اختلالات شخصیت الگوی رفتاری و ارتباطی فرد با دیگران دچار مشکل می شود. همین امر باعث بوجود آمدن مشکلات و محدودیتهای قابل توجهی در شغل، روابط و فعالیتهای اجتماعی فرد می شود.
نکته ی جالب توجه این است که از نظر این افراد، طرز تفکر و رفتارشان طبیعی است. حتی ممکن است که دیگران را به خاطر چالشهایی که برایشان بوجود آورده اند، سرزنش کنند!
در این مقاله قصد داریم به بررسی اختلالات شخصیت و انواع آن بپردازیم.
اختلالات شخصیت (به انگلیسی: Personality Disorders) نوعی اختلالات روانی است که در آن فرد دارای الگویی ناسالم از تفکر، عملکرد و رفتار است.
همه افراد در تفکر و احساس و رفتار خود دارای الگویی خاصی هستند. این افکار، احساسات و رفتارها، صفات ما را تشکیل می دهند و شخصیت ما را می سازند. این صفات ما را به چیزی که هستیم تبدیل می کنند.
به عنوان مثال، با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف احساساتی مثل خشم و حسادت را تجربه می کنیم و هر کس به شیوه ای آنها را ابراز می کند. در اختلال شخصیت این احساسات با الگوی نادرستی ابراز می شوند. این می تواند در امور روزمره زندگی، نحوه حل مشکلات، مدیریت روابط و احساسات عاطفی تأثیر گذار باشد و کارکرد زندگی فرد را مختل کند.
تقریباً از هر بیست نفر، یک نفر با نوعی اختلال شخصیت زندگی می کند. اختلالات شخصیت انواع مختلفی دارند و از نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شوند.
اختلال شخصیت حداقل بر دو مورد از موارد زیر تاثیر می گذارد:
روش تفکر درباره خود و دیگران
نحوه پاسخگویی احساسی
راه ارتباط با افراد دیگر
روش کنترل رفتار
علایم اختلالات شخصیت
اختلالات شخصیت انواع مختلف دارد که هر یک دارای علائم مختص خود هستند. ولی به طور کلی:
وجه مشترک تمامی آنها عدم برقراری ارتباط درست با دیگران است.
نکته: مشکلات اختلال شخصیت ممکن است فرد را به سمت سایر اختلالات بهداشت روانی مانند افسردگی و یا اضطراب سوق دهد.
همچنین ممکن است در کنار این مشکلات فرد اقدام به انجام کارهای خطر آفرین دیگر مانند مصرف الکل ، استفاده از مواد مخدر یا خودزنی برای کنار آمدن با مشکلاتش انجام دهد.
بسیاری از افراد مبتلا به یک اختلال شخصیت همزمان به نوعی دیگر از اختلال شخصیت نیز مبتلا هستند!
انواع اختلالات شخصیت
ده نوع اختلال شخصیت وجود دارد و به طور کلی اختلالات شخصیت به سه دسته A, B, C تقسیم می شوند.
اختلالات شخصیت دسته A:
وجه مشترک تمامی افراد مبتلا به اختلال شخصیت دسته A، این است که رفتار آنها ممکن است برای دیگران عجیبو غریب و غیر عادی به نظر برسد. این افراد معمولا دچار مشکلات اساسی در رفتار می شوند. اختلالات این دسته عبارتند از:
اختلال شخصیت پارانوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت پارانوئید:
اختلال شخصیت پارانوئید
در این اختلال فرد بدون داشتن هیچ دلیل و مدرکی به دیگران مشکوک است و سوء ظن دارد. او نسبت به دیگران بی اعتماد است و نسبت به آنها رفتار کینه توزانه دارد.
شخص ممکن است تصور کند که از طرف دیگران طرد شده یا مورد سوء استفاده از طرف دوستان و خانواده قرار می گیرد. آنها گمان می کنند که دیگران سعی دارند به آنها آسیب بزنند یا می خواهند آنها را فریب دهند. بنابراین هیچوقت به دیگران اعتماد نمی کنند و به آنها نزدیک نمی شوند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت پارانوئید:
داشتن بی اعتمادی و سوء ظن نسبت به دیگران و انگیزه های آنان
سوءظن غیر موجه و مکرر نسبت به خیانت همسر یا شریک جنسی
اعتقاد به این موضوع که دیگران سعی در صدمه زدن و فریب آنها را دارند
سوء ظن نسبت به وفاداری یا امانت داری دیگران
به دلیل ترس غیر منطقی برای اطمینان کردن به دیگران همیشه دچار شک و دو دلی هستند، زیرا می ترسند که در صورت اطمینان، دیگران از اطلاعات داده شده بر علیه شان استفاده کنند
تعبیر سخنان غیر تهدید آمیز به عنوان توهین یا حمله شخصی
واکنش خشم آمیز یا خصمانه نسبت به توهین های دیگران
تمایل به ادامه و نگه داشتن کینه ها
اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید
این اختلال همراه با انزوای اجتماعی و بی تفاوتی نسبت به افراد دیگر است. این افراد غالبا به عنوان افرادی گوشه گیر توصیف می شوند. آنها بندرت با افراد دیگر ارتباط نزدیک برقرار می کنند و ممکن است افرادی درون گرا و خیال پرداز باشند.
شاید این افراد از لحاظ عاطفی افرادی سرد و بی عاطفه به نظر برسند. آنها به ندرت احساسات خود را ابزار می کنند و از روابط اجتماعی فاصله می گیرند.
شما نمی توانید با فرد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید روابط اجتماعی برقرار کنید، زیرا او تنهایی را به بودن در جمع و داشتن روابط اجتماعی ترجیح می دهد.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت اسکیزوئید:
بیان احساسات بسیار اندک و محدود
ناتوانی در لذت بردن از اکثر فعالیت ها
ظاهر سرد یا بی تفاوت نسبت به دیگران
عدم علاقه یا علاقه اندک به رابطه جنسی با شخص دیگر
عدم علاقه به رابطه اجتماعی و خصوصی
نسبت ابتلا به این نوع اختلال در مردان کمی بیشتر از زنان است.
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپال
این افراد دارای گفتار، رفتار و شکل ظاهری عجیب و غریب هستند و همچنین دارای باورهای عجیب و متعصبانه در روابطشان هستند. همچنین دارای روابط ناخوشایند، تفکر تحریف شده و رفتار غیر عادی هستند.
فرد ممکن است دارای اضطراب اجتماعی بیش از حد نیز باشد.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت اسکیزوتایپال:
افکار، اعتقادات، گفتار یا رفتار عجیب و غریب
تجربه های ادراکی عجیب و غریب ، مانند شنیدن صدایی که نام شما را نجوا می کند
احساسات سطحی یا پاسخ های احساسی نامناسب
اضطراب اجتماعی و کمبود یا ناراحتی از روابط
پاسخ بی تفاوت، نامناسب یا مشکوک به دیگران
داشتن “تفکر جادویی” یعنی اعتقاد به این که می توانید با افکار خود بر روی افراد و رویدادها تأثیر بگذارید.
اعتقاد به اینکه برخی از حوادث یا حوادث غیرمترقبه پیام های پنهانی دارند که فقط برای شما منظور شده اند.
اختلالات شخصیت دسته B:
مبتلایان به این دسته از اختلال شخصیت در کنترل احساسات خود مشکل دارند و دارای رفتارهای نمایشی و غیر قابل پیش بینی هستند.
افراد دارای این دسته از اختلالات شخصیت، معمولاً احساسات بسیار شدیدی را تجربه می کنند. رفتارهای فوق العاده تکانشی ، نمایشی ، بی بند و بار و یا قانون شکنانه دارند.
شروع این اختلال از دوره کودکی است و اکثرا تا سن بلوغ و بزرگسالی هم نشانه های آن دیده نمی شود. از علامت اصلی آن بی توجهی به قوانین و هنجارهای اجتماعی و عدم ابراز پشیمانی است.
در اختلال شخصیت ضد اجتماعی فرد حقوق دیگران را نادیده گرفته یا نقض می کند. رفتارهای فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است با هنجارها مطابقت نداشته باشد، مرتباً به دیگران دروغ بگوید، دیگران را فریب دهد یا ممکن است بسیار تکانشی عمل کند.
این افراد ممکن است بسیار بی پروا عمل کنند. به این معنی که فرد در مورد تأثیری که اعمالش بر روی دیگران می گذارد، فکر نمی کند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت ضد اجتماعی به صورت زیر می باشند:
بی توجهی به نیازها یا احساسات دیگران
دروغ گفتن مداوم، سرقت، استفاده از نام های مستعار
درگیری مکرر با قانون
رفتار پرخاشگرانه و اغلب خشونت آمیز
نادیده گرفتن امنیت خود یا دیگران
رفتار تکانشی
تکرار رفتارهای غیر مسئولانه
عدم پشیمانی از رفتار
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی اختلالی است که فرد در روابط بین فردی، احساسات و هویت خویش دچار بی ثباتی است و همچنین دارای رفتارهای تکانشی است.
فرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی ممکن است نتواند با احساسات شدید و نوسانات خلقی اش کنار بیاید. شاید در اکثر اوقات دچار احساس پریشانی و اضطراب باشد.
برای کنار آمدن با این احساسات ممکن است به خود آسیب زده یا از الکل و مواد مخدر استفاده کند و این امر می تواند در روابط فرد با دیگران تاثیر گذار باشد.
ممکن است برای طرد نشدن و جلوگیری از رها شدگی، تلاش فراوانی انجام دهد. شاید دست به خودکشی بزند، یا خشم شدید خود را به شکل نامناسب ابراز کند یا دچار احساس پوچی مداوم باشد.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت مرزی به شرح زیرند:
رفتارهای تکانشی و پرخطر، مانند داشتن رابطه جنسی غیر ایمن، قمار یا پرخوری
تصویر ناپایدار یا شکننده از خود
روابط فراوان و ناپایدار
خلق و خوی بالا و پایین
خودکشی یا تهدید به خودزنی
ترس شدید از تنها بودن یا رها شدن
احساس پوچی مستمر
نمایش مکرر و شدید خشم
اختلال شخصیت نمایشی
اختلال شخصیت نمایشی
این افراد اغلب به دنبال جلب توجه دیگران هستند.
عاشق این هستند که همیشه مرکز توجه دیگران قرار بگیرند و از اینکه دیگران آنها را نادیده بگیرند به شدت مضطرب و ناراحت می شوند.
ممکن است از ظاهر خود برای جلب توجه استفاده کنند. آنها می توانند به سرعت احساسات خود را تغییر داده یا در ابراز احساساتشان اغراق کنند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت نمایشی عبارت هستند از:
همیشه به دنبال جلب توجه دیگران هستند.
برای جلب توجه دیگران بیش از حد احساساتی و نمایشی هستند.
از برانگیختگی جنسی برای جلب توجه دیگران استفاده می کنند.
با قاطعیت صحبت می کنند ولی در واقع سخنانشان سطحی است و حقیقتی پشت صحبتهایشان وجود ندارد.
به راحتی تحت تاثیر دیگران قرار می گیرند.
دارای احساسات سطحی و متغیرند.
نگرانی بیش از حد در مورد ظاهرشان دارند.
از داشتن روابط نزدیکتر با دیگران تصور غیر واقعی دارند.
فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته دارای حس خود بزرگ بینی، حق به جانب بودن، استفاده ابزاری از دیگران یا فقدان همدلی است. این افراد نیازمند دریافت تحسین دیگران هستند ولی با دیگران همدلی نمی کنند.
این افراد اهمیت بسزایی برای خودشان قائل اند. در مورد موفقیت خود خیال پردازی می کنند و خواهان توجه و تحسین دیگرانند.
تصور می کنند بیش از دیگران استحقاق دستیابی به چیزی را دارند. برای دستیابی به موفقیت، خودخواهانه رفتار می کنند. زیر پا گذاشتن و نادیده گرفتن احساسات دیگران از خصایص اخلاقی آنهاست. این افراد همیشه خود محور عمل می کنند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت خودشیفته عبارتند از:
این باور که همیشه از دیگران مهمتر و خاص ترند.
خیالبافی درباره قدرت، جذابیت و موفقیت خود
عدم درک نیازها و احساسات دیگران
اغراق در دستاوردها و یا استعدادهایشان
انتظار دریافت ستایش و تحسین مداوم از دیگران درباره خودشان
داشتن حس تکبر و غرور
حسادت به دیگران و یا اعتقاد به اینکه دیگران به آنها حسادت می کنند
این دسته اختلالات شخصیت معمولا با اضطراب همراه هستند. افرادی که دارای این اختلال شخصیت هستند اضطراب فراگیر و یا ترس را تجربه می کنند.
این دسته، شامل این اختلالات می باشد:
اختلال شخصیت وابسته
اختلال شخصیت اجتنابی
اختلال شخصیت وسواسی- جبری
اختلال شخصیت وابسته
اختلال شخصیت وابسته
مهمترین ویژگی افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، ترس از تنها بودن است.
اگر به اختلال شخصیت وابسته مبتلا هستید ، ممکن است به دیگران اجازه دهید مسئولیت بخشی از زندگی شما را به عهده گیرند. ممکن است از اعتماد به نفس پایینی برخودار باشید یا تنهایی قادر به انجام برخی از کارها نباشید. شاید نیازهای دیگران را در اولویت قرار می دهید.
افراد دارای اختلال شخصیت
افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، نیازمند مراقبت هستند و دارای رفتار مطیع و چسبنده هستند. این افراد ممکن است در تصمیم گیری های روزمره بدون تایید گرفتن از دیگران دچار مشکل شوند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت وابسته:
وابستگی بیش از حد به دیگران و احساس نیاز به مراقبت
رفتار حاکی از فروتنی یا چسبندگی به دیگران
ترس از مراقبت از خود و ترس از تنهایی
عدم اعتماد به نفس، نیاز به مشاوره و تایید دیگران برای تصمیم گیری های کوچک
مشکل عدم اعتماد به نفس برای شروع یا انجام دادن پروژه ها به تنهایی
مشکل در ابراز مخالفت با دیگران و ترس از عدم تایید
ضروری دانستن شروع یک رابطه جدید هنگامی که یک رابطه رو به پایان است.
آستانه تحمل پایین
اختلال شخصیت اجتنابی
اختلال شخصیت اجتنابی
کسانی که به اختلال شخصیت اجتنابی دچار هستند، همیشه نگران قضاوت منفی از طرف دیگران هستند.
این ترس باعث می شود تا فرد در موقعیتهای اجتماعی، احساس آرامش و راحتی نکند. این افراد از اینکه مورد انتقاد قرار گیرند، بیزارند.
بسیار نگران و مضطرب هستند و از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند. این افراد در هنگام ابراز علاقه به دیگران نگرانند که مبادا درخواستشان از طرف فرد مقابل رد شود. این افراد از کمرویی رنج می برند و با ترس عدم کفایت روبرو هستند.
مبتلایان به این اختلال تمایلی ندارند که با افراد وارد رابطه شوند مگر اینکه از طرد نشدن و پذیرفته شدن خود اطمینان حاصل کنند. این افراد خود را از لحاظ اجتماعی افرادی نالایق و ناتوان می بینند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیتاجتنابی عبارتند از:
حساسیت بیش از حد به انتقاد یا طرد شدن
احساس عدم کفایت، فرومایگی و غیر جذاب بودن
خودداری از انجام کارهایی که نیاز به تماس با افراد دارند.
ترسو و منزوی بودن
اجتناب از فعالیتهای جدید و ملاقات با افراد غریبه
کمرو بودن بیش از حد در موقعیتهای اجتماعی و روابط شخصی
ترس از مورد تایید واقع نشدن، شرمسار شدن یا مورد تمسخر قرار گرفتن
اختلال شخصیت وسواسی_جبری
اختلال شخصیت وسواسی-جبری
این افراد دارای اشتغال ذهنی به نظم و ترتیب، کمالگرایی و کنترل گری هستند. فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی ممکن است بیش از حد روی جزئیات یا برنامه ها متمرکز شود.
این افراد بیش از حد کار می کنند و وقتی برای اوقات فراغت خود یا دوستانشان اختصاص نمی دهند. در اخلاق و ارزش هایشان انعطاف پذیری دیده نمی شود. آنها در محیطهای بهم ریخته و کثیف مضطرب می شوند. هر کاری را باید درست و دقیق انجام دهند و هیچ کاری را نیمه کاره رها نمی کنند.
ممکن است در مورد مسائل بسیار محتاطانه عمل کنند و وقت زیادی را به فکر کردن در مورد جزئیات اختصاص دهند. داشتن استانداردهای بالا در آنها ممکن است باعث بروز مشکل در کارهای روزانه شان شود. از نظر دیگران ممکن است این افراد کنترل گر به نظر برسند.
افرادی که دچار اختلال شخصیت وسواسی هستند با افرادی که دارای اختلال وسواس هستند، متفاوتند. اگر دچار اختلال شخصیت وسواس فکری باشید، ممکن است کارهایتان به نظر خودتان منطقی و درست باشد، در حالی که افراد دارای اختلال وسواس به غیر منطقی بودن کارهایشان تا حدی آگاهی دارند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت وسواسی- جبری:
اشتغال ذهنی در مورد جزئیات، نظم و ترتیب و قوانین
کمال گرایی بیش از حد که نتیجه آن اختلال در عملکرد و اضطراب است
تمایل به کنترل افراد، وظایف و موقعیتها و عدم توانایی در واگذاری وظایف
به دلیل تعهد بیش از حد به کار، از دوستان و فعالیتهای لذت بخش چشم می پوشد
عدم توانایی در دور ریختن اشیاء بلااستفاده یا بی ارزش
جدیت زیاد و لجباز بودن
غیر انعطاف پذیر بودن در مورد اخلاقیات و ارزشها
کنترل سخت
اگر دچار اختلال شخصیت وسواس فکری باشید، ممکن است کارهایتان به نظر خودتان منطقی و درست باشد، در حالی که افراد دارای اختلال وسواس به غیر منطقی بودن کارهایشان تا حدی آگاهی دارند.
خصوصیات کلی اختلال شخصیت وسواسی- جبری:
اشتغال ذهنی در مورد جزئیات، نظم و ترتیب و قوانین
کمال گرایی بیش از حد که نتیجه آن اختلال در عملکرد و اضطراب است
تمایل به کنترل افراد، وظایف و موقعیتها و عدم توانایی در واگذاری وظایف
به دلیل تعهد بیش از حد به کار، از دوستان و فعالیتهای لذت بخش چشم می پوشد
عدم توانایی در دور ریختن اشیاء بلااستفاده یا بی ارزش
قدرت هیچ قلمی به اندازه قدرت قلم حق نیست حضرت باب فرمودند : گفتن : قدرت خدا در قلب کسانی است که به وحدت خدا ایمان دارند و شهادت می دهند که هیچ راهی جز او در آنجا نیست ، در حالی که قلب کسانی که با خدا شریک هستند ، ناتوان است. و عاری از زندگی در این زمین
مطمئناً آنها مرده اند
مردن شکل های مختلفی دارد شما وقتی مرد ه اید نمی فهمید و همانی است که حضر ت اعلی و خداوند در قرآن فرموده … آیه ای هست که خدا در جواب کسانی که ایمان نمی آورند فرموده که آنها می گویند اینها هم همانند گفتار کافران پیشین است خدا آنان را بکشد، چگونه از حق انحراف مییابند؟! (توبه، 30) تعبیر «قاتَلَهُمُ اللَّهُ»، خدا آنان را بکشد، کنایه از عذاب و به معنای لعنت و دوری از رحمت الهی است. کسی که هم که از رحمت الهی دور باشد / ،به این مفهوم است / کشته و نابود شده است. (ر.ک: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 5، ص 37؛ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 208؛ Say . the power of God is in th hearts of those who believe in the unity of God and bear witness that no Go is there but Him ,while the hearts of them that associate partners with God are impotent . devoid of life گفتن . قدرت خدا در قلب کسانی است که به وحدت خدا ایمان دارند و شهادت می دهند که هیچ راهی جز او در آنجا نیست ، در حالی که قلب کسانی که با خدا شریک هستند ، ناتوان است. عاری از زندگی در این زمین مطمئناً آنها مرده اند
on this earth . for assurredly they are dead
.گفتیم مردن اشکال مختلفی دارد و خیلی ها در این دنیا مرده اند بدون آنکه خود اینرا حس کنند مثلآ ، برکتی در زندگی ندارند هرچه در می آورند ، خرج می کنند بدون آنکه کوچکترین اسرافی کرده باشند ، بسیاری از انسان ها از یکی از یک ناهنجاری یا بیماری ذهنی یا رفتاری رنج می برند. این اختلالات روانی چنان بر روی رفتارها و درک شخص از جهان اطراف اش تاثیر می گذارند که در بسیاری از موارد ارتباط او با واقعیت دنیای اطراف به طور کلی قطع می شود و فرد به دنیای خیالی و توهمی خود سالها پناه می برد و این دنیای خیالی و توهمی تنها دنیایی است که شخص بیمار می شناسد یکی دیگر از اینها.
اختلال «Cryptomnesia» این اختلال نوعی اختلال حافظه ای است که شخص می گیرد در آن فرد نمی داند یک واقعه ی خاص چه زمانی اتفاق افتاده و آیا اتفاق مورد نظر واقعیت داشته یا رویا بوده است برای مثال نمی دانند اخیراً شعری سروده اند یا نه و از مطلبی که اخیراً خوانده اند چیزی به یاد ندارند. به عبارت دیگر منبع اطلاعات برای آن ها قابل به یاد آوردن نیست و فرد نمی تواند تعیین کند که این فکر متعلق به اوست یا یک شخص دیگر.
این اختلال روانی معمولا با پدیده ای موسوم به «jamais vu» همراه است که دقیقاً در نقطه ی مقابل پدیده ی «آشنا پنداری» (deja vu) قرار دارد. به عبارت دیگر فرد مبتلا به این عارضه ی روانی در مواجهه با یک اتفاق یا مکان شناخته شده که قبلاً بارها آن را دیده و در مورد آن شنیده است حس می کند که برای اولین بار در این مکان حضور دارد و هیچ اطلاعاتی در مورد آن ندارد.
بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که خودمان متوجه باشیم به سبب آه و نفرین و لعن از ناحیه خداوند است به معنای دور ساختن کسی از رحمت حق در دنیا و عذاب و عقوبت و از ناحیه بندگان نیز لعن و نفرین در واقع همان دعا به ضرر و بر ضد دیگران است.(ر. ک:مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 471، دار الکاتب العربی، بیروت.)
به دیگر سخن،لعن و نفرین هر انسانی نسبت به ظالمان، هرگز به عنوان «عمل» و «کنش» ابتدایی محسوب نمی شود، بلکه عکس العمل و واکنشی است که در اثر ستم ستمکاران در احساس و اندیشه خود شخص پدید می یابد؛ همان گونه که قرآن و انجیل و تورات نقض عهد و پیمان تبهکاران را نسبت به ارزش های الهی و انسانی باعث لعن خداوند و سبب سیه دلی آنان می شمرد و می فرماید: فبما نقضهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه ؛ به سبب نقض پیمان، ما آنان را نفرین و لعن کردیم و دلهایشان را سنگ و سخت قرار دادیم. (مائده، آیه 31) بنابر این اگر کسی ایمان نمی آورد بدلیل اینست که خداوند ممکن است او را نفرین نموده باشد
به همین دلیل است که نمی بیندبسیاری از گرفتاری های ما بی آن که خودمان متوجه باشیم به سبب آه و نفرین و لعن از ناحیه خداوند است به معنای دور ساختن کسی از رحمت حق در دنیا و عذاب و عقوبت و از ناحیه بندگان نیز لعن و نفرین در واقع همان دعا به ضرر و بر ضد دیگران است.(ر. ک:مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 471، دار الکاتب العربی، بیروت.)
به دیگر سخن،لعن و نفرین هر انسانی نسبت به ظالمان، هرگز به عنوان «عمل» و «کنش» ابتدایی محسوب نمی شود، بلکه عکس العمل و واکنشی است که در اثر ستم ستمکاران در احساس و اندیشه خود شخص پدید می یابد؛ همان گونه که قرآن و انجیل و تورات نقض عهد و پیمان تبهکاران را نسبت به ارزش های الهی و انسانی باعث لعن خداوند و سبب سیه دلی آنان می شمرد و می فرماید: فبما نقضهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه ؛ به سبب نقض پیمان، ما آنان را نفرین و لعن کردیم و دلهایشان را سنگ و سخت قرار دادیم. (مائده، آیه 31) بنابر این اگر کسی ایمان نمی آورد بدلیل اینست که خداوند ممکن است او را نفرین نموده باشد به همین دلیل است که نمی بیند و یا مرده است
رحمت معنای بسیار وسیع و گسترده ای دارد كه تمام مواهب جهان را شامل می شود، گاه جنبه معنوی دارد، و گاه جنبه مادی، به همین دلیل گاه كه انسان تمام درهای ظاهری را به روی خود بسته می بیند احساس می كند رحمت الهی به قلب و جان او روان است، لذا شاد و خرسند است، آرام و مطمئن، هر چند در تنگنای زندان گرفتار باشد و به دلیل آن كه رحمت خدا مفهوم وسیعی دارد و دنیا را نیز در بر می گیرد،
در قرآن كریم به معانی زیادی به آن نام اطلاق شده است، گاه بر مسأله هدایت، گاه نجات از چنگال دشمن، گاه باران پربركت، گاه به نعمت های دیگر مثل نعمت نور، و در بسیاری موارد به ایمان به مظهر الهی ، بهشت و مواهب خدا که در قیامت به آن نیز اطلاق شده است. میباشد لعن در لغت به معنى” طرد و دور ساختن” است و هنگامى كه به خدا نسبت داده شود به معنى محروم ساختن از رحمتش مىباشد. در قرآن افراد و گروه های زیادی مورد لعن قرار گرفته اند. از جمله: دروغ گویان دشمن خدا هستند که در عمل با بهتان و دروغ به مظهر امر الهی اینرا ثابت کردند
کتمان کنندگان آیات الهی (بقره 159)، پیروی از نفس (نساء 51 و 52)، قاتل مۆمن (نساء 93)، آزار دهندگان خدا و و پیامبران (احزاب 57)، ابلیس (ص 78)، دروغگویان (آل عمران 61) و… لعن به معنای دور كردن كسى از رحمت خدا است و كلمه ” قاسیة” اسم فاعل از” ماده قسى” است و این ماده به معناى سفتى و سختى است، و قساوت قلب از قسوت سنگ كه صلابت و سختى آن است گرفته شده، و قلب قسى (با قساوت) آن قلبى است كه در برابر حق خشوع ندارد، و تاثیرى بنام رحمت و رقت به آن دست نمىدهد.
سیدعلی ضحاک فریاد دانشجویان را بشنود”خونی که در رَگ مااست خوراک رهبر مااست” #بهروز_ستوده
یکی ازشعارهای دانشجویان مبارز دانشگاه تهران در روزهای اخیر این بوده است:”خونی که دررَگ مااست، خوراک رهبر مااست”
حکایت ضحاک ماردوش و قیام مردم ایران به رهبری کاوه آهنگرعلیه او که ازداستانهای تاریخ اساطیری جغرافیای فرهنگی ایرانزمین است را کمتر ایرانی میتوان یافت که در دوران کودکی از زبان بزرگترها نشنیده باشند: پادشاهی سفاک و ستمگر با دو مار روئیده برشانه هایش که خوراک روزانه آن دو مار مغز سردو جوان ایرانی بوده است که میبایستی همه روزه در آشپزخانه قصر ضحاک کشته میشدند تا مغز آن دو جوان خوراک مارهای روئیده بر شانه های ضحاک گردد و بدین سان ضحاک از گزند مارهای کشنده درامان باشد.
شبیه سازی ضحاک ماردوش با سیدعلی خامنه ای وشعارابلهان ذوب شده درولایت فقیه که درمراسم های حکومتی سرمیدهند:”خونی که دررَگ مااست هدیه به رهبرمااست” بیانگرتیزهوشی دانشجویان آزاده دانشگاه تهران است که همیشه ودرسخت ترین وخفقان آورترین شرایط خواسته ودرد ورنج مردم ایران بازتاب داده اند. اما درمقام مقایسه، به جرأت میتوان گفت که جنایات ضحاک ماردوش و جنایاتی که سیدعلی خامنه درطول حکومت اش مرتکب شده است قابل قیاس نیستند.
ضحاک برای زنده ماندن خود روزی دوجوان ایرانی را می کشته است، سیدعلی خامنه ای برای بقای حکومت خود حاضراست روزی هزارنفر را بکشد.
مگرندیدیم که به فرمان اودرجریان اعتراض مردم به گران شدن بهای بنزین،فقط طی سه روزبیش از ۱۵۰۰ نفربه فرمان او کشته شدند، هزاران نفر مضروب ومجروح گردیدند وهزاران نفردیگردستگر وشکنجه شدند، یا درمورد فاجعه سرنگون ساختن هواپیمای مسافربری خطوط هوائی اوکراین،مگر ندیدیم نیروی تحت رهبری خامنه ای دریک چشم به هم زدن ۱۷۶ مسافربیگناه که هیچگونه دخل وتصرفی درجنگ ومنازعات سیاسی نداشته اند به خاکسترتبدیل شدند. آماربه کسانی که قتل رسیده اند در طی دوماه گذشته، آدمهائی که درمراسم دفن قاسم سلیمانی جنایتکارزیردست وپا له شدند
وکشته شدگان تصادف اتوبوسی که مردم را برای شرکت درمراسم عزای قاسم سلیمانی حمل میکردند راهم اگراضافه کنیم به تعدادکشته شدگان در دوماه اخیر، رقمی حدود دوهزارکشته بدست میاید، که سیدعلی خامنه ای بعنوان رهبرمطلق وفرمانده کل قوای نظامی وغیرنظامی و تبلیغاتی وسیاست داخلی وخارجی ودریک کلام فرمانده کل ساختارضدایرانی وضدبشری نظام جمهوری اسلامی، درقتل وکشته شدن تمام آنان بطور مستقیم یا غیرمستقیم نقش داشته است
. بنابراین در مقام مقایسه، ضحاک ماردوش که روزی دوجوان ایرانی برای زنده ماندن خود به قتل میرسانده است درجنایتکاری وآدمکشی به گَرد سیدعلی خامنه ای که درطول حکومت ننگین خود مسئول مرگ دهها هزارانسان بیگناه است نمیرسد.
واما بخش حماسی وآموختنی درداستان اساطیری ضحاک ماردوش وکاوه آهنگر، قیام کاوه آهنگرداغدیده است است که مردم را دعوت به برانداختن وبه کیفررساندن ضحاک ماردوش میکند. کاوه آهنگرکه مظهرآگاهی ومبارزه با ظلم وبیدادگری است، خود جوان ازدست داده وشاهد کشتن جوانان ایرانی برای زنده ماندن ضحاک بوده است، کاوه آهنگرمیداندکه برانداختن بساط جوان کُش و ظلم وبیداد ضحاک ماردوش کاری نیست که ازعهده یکنفر وده نفر وصدنفربرآید بلکه برای انجام این مهم به عزمی راسخ و قیام عمومی مردم ستمدیده وداغدارنیازاست. پیش بندآهنگری وچرمی کاوه، به پرچم ونماد اتحاد وقیام علیه ضحاک سفاک وجوان کُش تبدیل میشود.
پیش بند چرمی کاوه آهنگرکه به مثابه پرچم وحدت واتحاد مردم ایران علیه آدمکشی وظلم وبیداد درتاریخ اساطیری ایران سرفرازی میکند امروزه به همت برخی ازگروهک های سیاسی خارج از کشوروجیره خواران اعزامی جمهوری اسلامی به خارج از کشور، به عامل دامن زدن به تفرقه درمیان مخالفان حکومت اسلامی تبدیل شده است، گوئی که همه چیز درست است وحکومت سیدعلی ضحاک را سرنگون کرده اند و مشکل اساسی مردم ایران درحال حاضر تعیین نوع پرچم ایران است که این بی خردان بخاطر آن یقه یگدیگر را میدرند!
. با این وجود چه باک که جنبش پرخروش سیاسی و مدنی در داخل کشور و کنشگران شجاع این جنبش ها در هر فرصتی بر ضرورت اتحاد ملی ایرانیان برای گذر از حکومت نکبت آفرین جمهوری اسلامی تأکید میکنند
و مضاف براین آندسته از به اصطلاح روشنفکران پریشان فکری که در قالب تئوریسین و فعال سیاسی و حقوق بشری، برای توجیه فرقه گرائی خود و تفرقه و پراکندگی اپوزیسیون خارج از کشور، شیپور را سرگشاد می نوازند و به اعتبار گفته “همه با هم”خمینی شیاد که گویا حاصلش انقلاب اسلامی شده است! در رد و مضرات “همه باهم” قلمفرسائی ها کرده اند و ستایشگر”همه با گروه من” شده اند! غافل از اینکه یکی از عوامل دوام و بقای جمهوری اسلامی و چهل ساله شدن آن، همین تشتت و تفرقه درمیان مخالفانش است که بی تردید وزارت اطلاعات و اطاق فکر آدمکشان حکومت ولایت فقیه صحنه گردان آن هستند
بزودی انبوهی ازستمدیدگان وداغدیدگان در زیر پرچم دادخواهی کاوه آهنگرگردهم میایند و عزم خود را برای برانداختن وبه کیفررساندن ضحاک ستمگر وآدمکش جزم میکنند. آری در داستان ضحاک و کاوه آهنگرکه نمیدانیم قدمت آن به چندهزارسال میرسد، عنصراتحاد مردم و”همه باهم” برای برانداختن ظلم وستم نقش اساسی وتعیین کننده بازی میکند، امادریغ ودرد که برخی ازایرانیان مدعی آزادیخواهی درعصرکنونی، حتی ازاین دادستان اساطیری ادبیات کهن ایران نمیتوانند بیاموزند ودرس بگیرند
. نگاه کنیدبه صف مخالفان جمهوری اسلامی ومدعیان دمکراسی خواهی درخارج ازکشور که چون لشکری شکست خورده هرچندنفر درگوشه وکناری برای خود پرچم ودکان ودستکی درست کرده اند و مردم را به تفرقه و پراکندگی دعوت میکنند، دانسته یا نادانسته آب به آسیاب جمهوری اسلامی میریزند وسالهااست که به امید آینده ای نامعلوم دکانهای بی رونق خودرا با تکرارگفته ها ونشته های بی پشتوانه تزئین میکنند.
مسافران، به دعوت اتحادیه نویسندگان ارمنستان راهی ایروان شده بودند. مقدمات طوری پیش رفته بودند که سفر زمینی انجام گیرد. فهرست مسافران چند بار تغییر کرده بود. کسانی قبل و کسانی حتی بعد از حرکت از حضور یا ادامه سفر سر باز زده بودند، در آخرین لحظات اتوبوس و ترمینال مسافربری عوض شده بود، اما هیچ چیز خاطر مسافران را نیاشفته بود، حتی هشدار صریح غفار حسینی که ضمن خودداری از پذیرش دعوت برای حضور در این سفر گفته بود: “همه تان را به ته دره میاندازند”.
تحقق پیش بینی غفار حسینی که اندکی بعد، جنازهاش در خانه اش پیدا شد، زمان زیادی نبرد. در خنکای بامداد روز ۱۶ مرداد ماه، راننده اتوبوس در دو تلاش نافرجام و پی در پی کوشید اتوبوس را در گردنه حیران به دره بیندازد.
هر دو بار خود از پشت فرمان به بیرون از اتوبوس پریده بود، تصادف یا بخت بلند سرنشینان و هوشیاری و سرعت عمل مسعود توفان و شهریار مندنی پور، آنان را زنده نگه داشت.
راننده، از سرنشینان گوشه گرفت. اندکی بعد، چهرههای امنیتی آشنا برای نویسندگان در محل حاضر شدند. راننده را با خود بردند و سرنشینان را در آستارا بازداشت و به طور کتبی از آنها بازجویی کردند
و سپس صبح روز بعد رهایشان کردند تا خود، این بار نه دیگر آسوده خاطر، که ترسان و هراسان از هول و هیبت آنچه دیده بودند، به تهران بازگردند با طنین این تهدید در جانشان که مبادا لب بازکنند و سخنی از آنچه رفته بگویند.
نویسندگان، ابتدا تنها در جمع های کوچک بسیار دوستانه، شرحی از ماجرا دادند. هیچ نهاد حکومتی، مسئولیت این حادثه را برعهده نگرفت. مسئولان حکومتی اساسا با سکوت، اصل وجود و وقوع چنین رویدادی را به رسمیت نشناختند و اگر ماجرای قتل روشنفکران و دگراندیشان و پیامدهای ناشی از آن، از جمله انتشار اعلامیه بی سابقه وزارت اطلاعات مبنی بر دست داشتن “شماری از عناصر خودسر” این وزارت پیش نیامده بود، چه بسا هرگز تلاش دست کم بخشی از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی برای قتل دسته جمعی ۲۱ نویسنده، شاعر و روزنامه نگار به طور رسمی تایید نمیشد.
مطرح شدن نامهای مشترکی در دو پرونده جدا که فصل مشترکشان کشتن نویسندگان و دگراندیشان بود، به ماجرای معروف به “اتوبوس مرگ ارمنستان” ابعادی تازه بخشید و اهمیت آن را نمودار ساخت؛ ماجرایی که پیامدهایش همه کسانی را به شکلی به این اتوبوس پیوند خورده بودند، به نوعی متاثر کرد.
نویسندگان
امروز، از ۲۱ سرنشین آن اتوبوس، سه نفر دیگر زنده نیستند: محمد علی سپانلو، بیژن نجدی و منصور کوشان که اصلیترین برنامه ریز این سفر بود و مفصلترین شرح منتشر شده ماجرا تا امروز را در کتابش، حدیث تشنه و آب، به دست داده است.
آنها هرگز نتوانستند از ابعاد اصلی ماجرایی که میتوانست سال ها زودتر به زندگیشان پایان دهد، آگاه شوند. هرگز امکان و اجازه آن را نیافتند و دیگر نخواهند یافت که شکایتی به دادگاه ببرند و کسانی را شناسایی کنند که قصد جانشان را کرده بودند.
از ۱۸ نفر دیگر، دست کم هفت نفر هم یا ناگزیر ایران را ترک کردهاند یا دیگر در ایران زندگی نمی کنند: مسعود بهنود، مسعود توفان، بیژن بیجاری، شهریار مندنیپور، فرج سرکوهی، علی صدیقی و محمد محمد علی که اولین مطلب درباره ماجرای اتوبوس مرگ را اوایل دهه ۸۰ خورشیدی در ایران منتشر کرد.
توضیح تصویر،منصور کوشان مفصلترین شرح را از ماجرا منتشر کرد – عکس از بردیا کوشان
اغلب آنها که در ایران بازمانده اند، برخلاف آن زمان که مسافر ایروان شدند، یا حضوری پررنگ در عرصه ادبیات معاصر در داخل کشور ندارند و مدتها است که کتابی از آنها در ایران منتشر نشده یا در کشاکشی دایمی توانسته اند تنها برخی از آثارشان را از مانع سانسور بگذرانند: جواد مجابی، سیروس علینژاد، امیرحسن چهلتن، شاپور جورکش، علی باباچاهی، حسن اصغری، منوچهر کریم زاده، کامران جمالی، محمود طیاری، فرشته ساری و مجید دانش آراسته.
تعدادی از این نویسندگان، روایتهایی شفاهی یا کتبی از تلاش نیروهایی امنیتی و اطلاعاتی برای واژگون کردن اتوبوس به اعماق دره را به دست دادهاند.
این روایت ها در نهایت خاطرهاند و شرح ماوقع از نگاه نویسنده و در عین حال، شهادتی بر اصل ماجرا و شماری از عاملانی که آنها توانستهاند ببینند و شناساییشان کنند.
این روایتها، هر اندازه از این جهت مهم هستند، به دلایلی کاملا روشن و قابل فهم در دادن اطلاعات مستند از آن سوی ماجرا غنی نیستند و آنجا که از حوزه نویسنده و اطرافش و مشاهداتش فراتر میروند و از جمله به هویت برنامه ریزان و مجریان طرح واژگون سازی اتوبوس و یا چرایی وعلت گرفتن چنین تصمیمی در وزارت اطلاعات می رسند، دیگر نه واقعه نگاری بلکه عمدتا حدس و گمان و تحلیل هستند.
جدا از منصور کوشان و محمد محمد علی، فرج سرکوهی، محمد علی سپانلو، مسعود بهنود و مسعود توفان از جمله کسان دیگری هستند که به اختصار یا تفصیل به شرح ماجرا پرداخته اند و روایت آنان منتشر شده است؛ چه بسا سرنشینان دیگر نیز روایت های خویش را نوشته اند اما به دلایلی هنوز آنها را منتشر نکرده اند.
بسیاری از سرنشینان آن اتوبوس، فصل مشترک دیگری دارند. اغلب نوشته و یا گفته اند که اگر جسمشان آن روز به اعماق دره های گردنه حیران فرستاده نشد، بخت افکار و آثارشان تا این اندازه بلند نبوده و بخشی از مراد و منظور آنها که اتوبوس و سرنشینانش را ته دره می خواستند، عملا به نوعی تحقق یافته است: اغلب آثارشان به ته دره سانسور پرتاب شده و عملا بخش مهم و هویت ساز وجودشان و البته از نگاه همان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی مساله ساز، از جامعه حذف شده است.
توضیح تصویر،فرج سرکوهی هم از کسانی است که به شرح ماجرا پرداخته است
مساله برای آنها که ناگزیر مقیم غربت و تبعید شده اند،، مضاعف است: هم خودشان از جامعه و میان خوانندگانشان رفتهاند، هم آثارشان.
برخی از این نویسندگان، سال های بعد از این ماجرا، به دلایل و اتهاماتی، بازداشت و زندانی شدند و حتی گفتند با برخی از متهمان پرونده قتل های زنجیرهای که در “اتوبوس ارمنستان” هم دخالت داشتهاند، در یک بند نگه داری شدهاند.
عناصر امنیتی
هیچ کس، به درستی نمی داند دقیقا به چه دلایلی، چه کسانی، چند نفر و در کجا، نقشه واژگون سازی “اتوبوس ارمنستان” را تدارک دیدند و در صدد اجرای آن برآمدند.
تنها پس از اطلاعیه وزارت اطلاعات درباره قتلهای معروف به قتلهای زنجیرهای، بازداشت شماری از اعضای وزارت اطلاعات و انتشار اطلاعاتی در این باره بود که اعلام شد چند نفر از بازداشت شدگان به نقش خود در “اتوبوس ارمنستان” اعتراف کردهاند.
طبق اعلام نهادهای رسمی مسئول در پرونده قتل های زنجیرهای، خسرو براتی، راننده اتوبوس بوده و مصطفی کاظمی، از مقامات بلندپایه وزارت اطلاعات همان کسی بوده که پس از ناکامی خسرو براتی در انداختن اتوبوس، بلافاصله در محل حاضر شده و نویسندگان را در آستارا زندانی و بازجویی کرده است. کسی که سرنشینان اتوبوس آن روز دیدند، کسی جز “آقای هاشمی” نبود که برای بسیاری از نویسندگان و شاعرانی که بارها بازجویی شده بودند، نام و چهرهای آشنا بود.
اما همین اعتراف هم، نه تنها نکتهای بر دانستهها نیفزود، بلکه سوالاتی تازه آفرید.
توضیح تصویر،به جز سعید امامی که گفته شد خودکشی کرده بقیه کسانی که در پرونده قتلهای زنجیرهای بازداشت شده بودند آزاد شدند
ناصر زرافشان، عضو وقت هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران و شیرین عبادی، به عنوان دو وکیل خانواده قربانیان قتلهای زنجیرهای، به صورتی محدود اجازه یافتند مقداری از پرونده تشکیل شده و اعترافات بازداشت شدگان را بخوانند. مشکل اصلی اینجا بود که این دو، نه قبلا چهره خسرو براتی یا مصطفی کاظمی را دیده بودند، نه تصویری از کسانی را که با این نام بازداشت شده بودند، به آنها نشان میدادند.
در جریان دادگاهی غیرعلنی متهمان هرگز از هیچ از یک ۲۱ سرنشین اتوبوس خواسته نشد در دادگاه حاضر شوند تا دست کم فقط متهمان، از جمله خسرو براتی و مصطفی کاظمی را شناسایی کنند و شهادت دهند که در روز ۱۶ مرداد ۱۳۷۵ بر آنها چه رفته است.
بسیاری از این نویسندگان میگویند اطمینان خاطری ندارند که همان کسانی که طراح و مجری واقعی بودهاند، بازداشت و دادگاهی شدهاند. آنها اگر از هویت و نام واقعی این افراد بی خبرند، دست کم می توانستند شهادت دهند و خود نیز اطمینان خاطر یابند که خسرو براتی همان راننده، و مصطفی کاظمی، همان آقای هاشمی است.
پرسش دیگر این است که آیا همه افراد مرتبط با پرونده “اتوبوس ارمنستان” بازداشت و محاکمه و مجازات شدند؟ در همه روایتهای موجود، دست کم جای عدهای خالی است. فرج سرکوهی میگوید: “در همان صبح روز ۱۶ مرداد، اندکی پس از ناکامی راننده در پرتاب نویسندگان به دره، آقای هاشمی به همراه کسی آمد که ما او را به نام ‘حاج اصغر آقا’ می شناختیم.”
به گفته فرج سرکوهی، کسی نمیتواند چهره او را از یاد ببرد: به دلیل داشتن چشمی مصنوعی و شیشهای. او در چند عملیات امنیتی دیگر که مرتبط با روشنفکران و نویسندگان و از جمله فرج سرکوهی بوده، حضور داشته و به همین دلیل، برای آقای سرکوهی چهرهای کاملا آشنا بوده است.
اما در هیچ روایتی، به عنوان مثال، اشارهای به این فرد نشده و کسی نمیداند آیا او نیز در شمار “عناصر خودسر” بازداشت شده بوده است یا نه. به علاوه، آیا یک تیم عملیاتی امنیتی، مرکز فرماندهی و پشتیبانی ندارد؟ آنها چه کسانی بودند و چه سرنوشتی یافتند؟
پرسش دیگر این است که همانها که معرفی شدهاند، چند نفرند یا کمتر؟ مشکل این است که به شیوه مرسوم نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، این افراد نامهای مستعار متفاوت و متعدد دارند و در موقعیت های گوناگون، با نقشها و نامهای متفاوت حضور یافتهاند. ناصر زرافشان میگوید که در پرونده، نامهای بسیاری وجود دارد و تنها پس از مطابقتها و تامل بسیار میتوان پی برد که همه آنها یک تن هستند. اما آن یک تن کیست و نام واقعی او چیست؟ پاسخی برای این پرسش وجود ندارد.
در عوض، پیامدهای این پرونده دامان ناصر زرافشان و شیرین عبادی را هم گرفت. آقای زرافشان چند سال زندانی شد و خانم عبادی هم، هرچند سالها بعد و به دلایلی دیگر، ناگزیر از ترک ایران شد.
به جز سعید امامی، معاون پیشین وزیر اطلاعات که گفته شد در زندان با داروی نظافت خودکشی کرده، بقیه متهمانی که در دادگاه آن هم فقط به دلیل مشارکت در قتل های زنجیره ای محکوم شدند، پس از مدتی از زندان آزاد شدند.
به نظر میرسد در تندباد حوادث پرشمار و بی وقفه، مسایلی مانند “اتوبوس ارمنستان” و حواشی مربوط به آن از زیر ذره بین بیرون رفتهاند، اما شاید اگر همان زمان، با عناصری که بعدها خودسر نامیده شدند برخورد میشد، اتوبوس مرگ دیگر حرکت نمیکرد و قتلهای زنجیرهای اتفاق نمیافتاد یا اگر در طول این سالها، سرنشینان آن اتوبوس اطمینان مییافتند که چهرههای اصلی بازداشت و مجازات شدهاند، دیگر مدام از خود نمیپرسیدند که آیا این
از دوره صفویان و قاجار به بعد، تعداد مدعیان سیادت زیادتر از معمول شد و این، در جامعه ایرانی آن دوره راز پنهانی نبود. به هرحال امتیازات مالی از قبیل پرداخت «مال امام» و خُمس که گاه «مال سید» هم نامیده میشد و در عین حال اعتباری که سیدها از سوی مردم و دولت میدیدند، مشوق اصلی این قبیل ادعاهای روزافزون سیادت بود. با این ترتیب گروه-گروه افراد دغل کار به مناطقی میرفتند که کسی آنها را نمیشناخت و خود را به عنوان سادات «راستین» جا میزدند.
معمولا هم کافی بود عبایی بر تن، کمربند سبزی دور کمر و احتمالا عمامه سبزی بر سر داشته باشند، چرا که به گفته «هانری لایارد» حتی شک و سوال در باره صحت ادعای سیادت یک شخص «کُفر» شمرده میشد.
آب دهان سیدها هم «دوای هر درد» محسوب میشد. مادران تکه قندی آورده از سید خواهش میکردند که سید آن را با آب دهان خود خیس کند، سپس آن را بُرده به کودک بیمار خود میدادند. حتی زنانی که حاضر نبودند به هیچ عنوان صورت خود را حتی به حکیمها نشان دهند، رضایت میدادند که یک سید روی قسمتهای محرم بدن آنان دعایی بنویسد تا مثلا باردار شوند و یا محبت و وفاداری شوهرانشان را جلب کند.
بس آلن دونالدسون، یک زن آمریکایی و میسیونر که در سال ۱۹۱۰ بهایران آمده، چندین سال در تهران و مشهد آموزگاری کرده بود، در کتاب معروف خود بنام «جادو و فولکلور اسلامی در ایران» داستان کسی بنام «سید شاه» در مشهد را تعریف میکند که مرد متمولی بود و از مردم پول جمع میکرد تا میان فقرا تقسیم کند. در روزهای مخصوص دینی، انبوه مردم رو به سوی خانه سید شاه میگذاشتند تا سکه پولی از او بگیرند. این سکهها «تبرّک» محسوب میشد چرا که دست سید به آن خورده بود و مردم باور داشتند کهاین سکهها خوشیُمن هستند. وقتی سید از خانه بیرون میرفت، مردم کوشش میکردند دست «مبارک» سید را فقط یک بار لمس کنند. سید در ضمن خودش را «معلم اخلاق» جماعت حس میکرد و به همین دلیل همیشه چوبدستهای خُرد و کلانی با خود به همراه داشت.
هنگامی که مردی را میدید که سرش را از ته نتراشیده و برعکس ریشش را تراشیده، با یک چوبدست کوچک به سر آن مرد میزد تا او را تنبیه کند و هرگاه زنی را میدید که به نظر سید پوششاش به قدر کافی رعایت اصول اسلامی را نمیکند، باز با یک چوبدست محکم بر سر آن زن میزد. یکی از همین زنان به نویسنده کتاب، بس دونالدسون، گفته بود که یک بار پس از خوردن ضربههای چوبدست سید شاه، سرش ساعتها درد میکرد.
همش جهل و بساط دروغ و حقه بازی شده بسیاری سیدهای دروغین هم برای خودشان شجرهنامه تهیه کرده بودند. اکثر این شجره نامهها در شهر سامره (یکی از شهرهای مقدس شیعیان در عراق کنونی) جعل میشد و از این جهت بین مردم بهاین قبیل اشخاص «سیدهای سامره» میگفتند.
نکته دیگری که یادآور وجود و فراوانی سیدهای دروغین است، تعداد زیاد و حتی روزافزون امامزادهها در ایران است. ظاهرا همه این امامزادهها عبارت از قبرهای کسانی است که سید یعنی از نوادگان دوازده امام شیعیان بودهاند. به همین دلیل مردم برای نذر، خیرات، دعا و نیاز به زیارت این مقبرهها میروند و با این ترتیب این امامزادهها تبدیل به مراکز درآمد برای افراد ذینفع شدهاند.
در سال ۱۸۸۵ دیولافوا به نقل از مدرس مکتبخانهای در قزوین مینویسد که او خود بیش از بیست امامزاده را در ایران میشناسد که گویا سید معینی با همان نام و نشان در همه این امامزادهها مدفون است و با این ترتیب معلوم میشود اقلا ۱۹ مورد از آنها و شاید هم همه آنها یا قبر کس دیگری هستند و یا اصولا در آنجا کسی دفن نشده است. از متن گفتار برای نمونه در سال ۱۸۸۵ دیولافوا به نقل از مدرس مکتبخانهای در قزوین مینویسد که او خود بیش از بیست امامزاده را در ایران میشناسد که گویا سید معینی با همان نام و نشان در همه این امامزادهها مدفون است و با این ترتیب معلوم میشود اقلا ۱۹ مورد از آنها و شاید هم همه آنها یا قبر کس دیگری هستند و یا اصولا در آنجا کسی دفن نشده است. یعنی به نظر آن مدرس اصلا لازم هم نیست قبری واقعا مدفن امامزادهای باشد تا آن مکان به عنوان «امامزاده» اعلان و قبول شود و به محل زیارت، دعا و نذر و نیاز مردم تبدیل گردد.
در مورد شمار سادات ایران در حوالی سال ۱۹۰۰ چنین گفته است: «ایران پر از سید است که همه جا را فراگرفتهاند. اینها علیالاصول قشری تنبل و بیفایده هستند که کار نمیکنند، اما انتظار دارند که دیگران زندگی آنان را تامین کنند. خواجههای ترکمن هم همین خاصیتها را دارا هستند.»
دیگر سیاحان اروپایی مانند فاولر، ویلسون و بریکتو نیز مشاهدات مشابهی روایت کردهاند. به گفته هوگو گروته، در سال ۱۹۰۷ در ایران حدودا ۱۰۰ هزار سید زندگی میکردند. یاکوب ادوارد پولاک، پزشک اتریشی که در ایران زندگی کرده و حتی کتابهای درسی به فارسی نوشته بود، میگوید که در سالهای ۱۸۵۰ سیدها حدود دو درصد جمعیت ایران را تشکیل میدادند. برخی سیاحان دیگر اروپایی قرن نوزدهم تعداد سیدهای ایران را حتی تا ۲۰ در صد جمعیت شهری کشور تخمین زدهاند که احتمالا مبالغهآمیز است، اما به هر حال این گمانهزنی نشان میدهد که فراوانی سادات در شهرها باعث ایجاد چنین تصوری در میان سیاحان خارجی شده است. این تصور کمی هم به تمرکز تعداد سادات در شهرهایی از قبیل مشهد، قم، شوشترو دزفول مربوط میشود که دارای مقبره امام و یا امامزادههای مهم و معروف هستند.
مقصود از #شیطان مردمی هستند که همواره به هر عنوان که میسر باشد خلق جهان را فریب می دهند واز راست منحرف می کنند در کتب مقدسه آسمانی ذکر شیطان مکرر آمده است و از ابتدای خلقت و از دوره آدم وحوا که درعرف سر سلسله بنی نوع انسان بوده اند شیطان نقش مهمی را به عهده داشته است
مقصود اصلی از شیطان در مقامی نفس اماره انسانی ودر مقامی نفوسی هستند که سبب اظلال و فریب مردم می شوند جمال قدم در لوحی میفرماید مظاهر شیطانیه در نهایت مکر وخدعه مشهود و مشغول و ما بین ناس بصورت انسان ظاهر … قاموس مختصر ایقان ص ۱۷۷
در مثل مناقشه نیست ، ولی در واقعیت شیطانی بجز اندیشه های مخرب وجود ندارد هر اندیشه مخربی شیطانی است و کاملا محسوس است چرا که دیوث بصورت واقعی وجود ندارد و غیر قابل محسوس است در واقع شیطان مقابل رژیم جمهوری اسلامی لنگ انداخته است
الله مقصودش را از روز قیامت که ظهور حضرت بها،الله است را به دفعاات مکرر در قرآن کریم به ما رسانده است مثلآ در یکی از آیه های روز قیامت انسان به شیطان می گوید
منظور از این عکس نشان دادن نفس اماره بشر است برای مرد ، زن است و برای زن ، مرد
لَوْ لَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِين» (سبأ/ 31)
اگر شما نبودید ما خوب بودیم، تو من را گمراه کردی، «لَوْ لَا أَنتُمْ» اگر تو نبودی من خوب بودم، تو من را خراب کردی.
او جواب میدهد: برو گمشو «بَل لَّمْ تَكُونُواْ مُؤْمِنِين» (صافات/ 29) تو خودت ایمان نداشتی.
به شیطان میگویند: «خدا ذلیلت کند، تو مرا گمراه کردی»، شیطان میگوید: «فَلَا تَلُومُونىِ وَ لُومُواْ أَنفُسَكُم» (ابراهیم/ 22) چرا من را ملامت میکنی، خودت را ملامت کن.
میگوید: آخر تو وسوسهام کردی. میگوید: من وسوسهات نکردم، من امتحانت کردم هُلت که ندادم. بغلت نگرفتم بگذارمت این اتاق، کیش کیشت کنم، خودت آمدی پیداست منظور وسوسه و پیروی خود انسان از نفس اماره است
شیطان میگوید: «فَلَا تَلُومُونىِ وَ لُومُواْ أَنفُسَكُم» (ابراهیم/ 22) چرا من را ملامت میکنی، نفس اماره خودت ذا سرزنش کن
شرط بلاغ این سه کلمه است ..
رضای خود را به رضای من اختیار نکنید
آنچه را برای شما نخواهم هرگز برای خود نخواهید
وبا دل های مرده که به آمال وآرزو آلوده شده نزد من میائید
اگر فردی به مقام رضا فائز شود معلوم است جز آنکه
حق برای او خواسته است نمی خواهد
واسیر نفس اماره نیز نمی شود که سبب مردگی دل او شود
قلب محل اجلال حق است چنانچه میفرمایند
ای پسر خاک جمیع آنچه در آسمان ها وزمین است برای تو مقرر داشته ام
مگر قلوب را که محل نزول تجلی جمال واجلال خود معین فرمودم …
.. بحث در باره یک فقره از کلمات مکنونه .. شهید کمال الدین بخت آور
نفس امّاره (روان بَدفَرما)[۵]: در آیه ۵۳ از سوره یوسف به این نفس اشاره شدهاست. نفس اماره انسان را بسوی کارهای زشت هدایت میکند.[۶]
نفس لَوّامه (روان سرزنشگر): در آیه ۲ سوره قیامت به این نفس اشاره شدهاست. این نفس انسان را بخاطر اعمال زشتی که مرتکب میشود، سرزنش میکند. از این نفس به وجدان تعبیر شدهاست. بر اثر تکرار کردارهای زشت و گناهان، این نفس کارکرد خود را از دست میدهد.
نفس مُلهَمه (روان الهامگیرنده): در آیه ۷ و ۸ سوره شمس به این نفس اشاره شدهاست. این نفس، موجب نوعی پیوند میان انسان و عالم غیب است و از عالم غیب به آن الهام میشود.
نفس مُطمَئنّه (روان بیگمان): در آیه ۲۷ سوره فجر، به این نفس اشاره شدهاست. این نفس متصل به خدا است و به واسطه این پیوند، دارای اطمینان است. کسی که این نفس در او بیدار میشود، راه و روش خود را مییابد و به دنبال یقین حرکت میکند.
آموزه های بهائی گونههای دیگری از نفس را نیز ذکر میکند: بطور مثال
برای داشتن قلب صافی چون دَر باید به مرحله ارتقاع و لیاقت و در ابتدا به
نفس راضیه (روان خرسند):رسید در این مرحله، جان فرد از آنچه بر او میگذرد خرسند است.و بعد به
نفس مَرضیه (روان خرسندییافته): جانی که خدا از او خرسند است. و در انتها آنچه باقی میماند خودت هستی و یک آینه که
نفس صافیه (روان پالوده): را منعکس میکند یعنی جانی که به کمال رسیده است.
کافران میخواهند که نور خدا را با دهانشان (به نَفَس تیره و گفتار جاهلانه خود) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند هر چند کافران ناراضی و مخالف باشند.
ترجمه های انگلیسی
(English translations)
Qarai
Shakir
Pickthall
yusufali
They desire to put out the light of Allah with their mouths, but Allah is intent on perfecting His light though the faithless should be averse.
مىخواهند نور خدا را با دهانهايشان خاموش سازند، ولى خداوند جزاين نمىخواهد كه نور خود را به كمال برساند، هرچند كفّار، ناراحت باشند.
نکته ها
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: خداوند به اهل زمين نگاه كرد و من را انتخاب كرد، سپس بار ديگر نگاه كرد و علىبن ابىطالب عليهما السلام را انتخاب فرمود، او بعد از من نور زمين است. آنگاه حضرت اين آيه را تلاوت كردند.1- دائمى «يُرِيدُونَ» (فعلمضارع، نشانه استمرار و تداوم و در آینده است حتمآ دین جدیدی قرار بوده بیاید )
2- دين خدا، نور است ونور، سرچشمهى حيات. «نُورَ اللَّهِ»
3- هرچند گروههاى كفّار هر دستهاى به نوعى تلاش مىكنند، امّا هدف همهى آنها خاموش ساختنِ فروغ دين است. «يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ»
4- تلاشهاى كافران در مبارزه با دين، مثل فوت كردن به خورشيد است. «2» «يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ»
5- يكى از تلاشهاى دشمنان دين، تبليغات است. «بِأَفْواهِهِمْ»
6- نداى اسلام از زبان پيامبر نور ، بها،الله است، تداوم آن تکمیل نور است. «3» «يُتِمَّ نُورَهُ»
«1». بحار، ج 23، ص 320.
«2».طایفه قاجار ، بعضی از علمای اسلامی ، خاندان پهلوی ، جمهوری اسلامی ، نمرودها، فرعونها، بنىاميه و بنىعباس و امثال آنان، که جلوی انتشار این نور را گرفته اند نمونههاى عملى تلاش كفّارند.
«3». چنانكه در آيهى اكمال دين، اتمام نعمت به حساب آمده است: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى». مائده، 3.
جلد 3 – صفحه 410
7- خداوند به طرفداران حق، وعدهى پيروزى داده است. أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ …
8- خداوند، فروغ دين را نه تنها حفظ مىكند، بلكه گسترش مىدهد. «يُتِمَّ نُورَهُ»
9- كفّار بدانند كه با ارادهى حتمى خداوند براى پيروزى دين حقّ، طرفاند و هرگونه تلاش بر عليه [ آیین جدید ]محكوم به شكست است. «يُتِمَّ نُورَهُ
خیلی ها با مطالعه کتاب ایقان که از آثار حضرت بهاءالله است مومن به دیانت بهائی شدند از جمله فاضل که ایمان آورد و ترک خانواده کرد و عازم عکا شد.کتاب کامل ایقان و فال صوتی زندگی کامل جناب فاضل شیرازی
درمیان نامهای نیکوی فرشتگان نام ملک الموت زیبا هم است واقعا ، او شاه مرگ استیعنی می اید و با ازرم و بزرگواری شاهوار روانهایمان را تا سرزمین نور و سرور می برد و پندأشتن او با داس در دست اندیشه ای دیوانه است
راه های زیادی وجود دارد که بصورت ON LINE است و شما برای داشتن درآمد میتوانید از آنها استفاده کنید در این رابطه بهترین آنها را با آموزش برای شما انتخاب نموده ایم
You must be logged in to post a comment.